«دفتر مطالعات تئاتر 2» با گردآوری رضا سرور و بهزاد آقاجمالی منتشر شده است.

دفتر مطالعات تئاتر 2 در 1000نسخه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین: «نظریه تئاتر در قرن بیستم 1914 تا 1930» نوشته ماروین کارلسون با ترجمه رضا سرور، «قرائت روانکاوانه تراژدی» اثر آندره گرین با ترجمه صالح نجفی، «بازیگری کردن و بازیگری نکردن» نوشته مایکل کربی با ترجمه بهزاد آقاجمالی و نسترن فتحی، «برشت و روش» نوشته فردریک جیمسون ترجمه نریمان افشاری، «آگوست استریندبرگ» نوشته رابرت بروستاین ترجمه رامونا شاه، «مصاحبه با دورنمات» ترجمه محمد منعم، «تئاتر مدرن جایگاهی ندارد/ رخ نمی‌دهد» اثر ژولیا کریستوا با ترجمه عرفان خلاقی و «بازیگر و واقعیت» نوشته گئورگ زیمل با ترجمه کیوان سرشته از عناوینی است که در این شماره ارائه شده است.

هم‌چنین علاقه‌مندان و هنردوستان می‌توانند مطالبی دیگری هم‌چون «پاسخ به استانیسلاوسکی» نوشته یرژی گروتفسکی ترجمه محمدرضا علی‌اکبری، «شامگان نیاکان، کوردیان، آکروپولیس، مکاشفه از طریق تصاویر در تئاتر 13 ژندوف» نوشته لودویک فلاژن ترجمه حسین جزجوادی، «پرسش‌های برآمده از زندگی دومم» نوشته یوجینیو باربا ترجمه محسن تمدنی‌نژاد، «مرگ عروسک؟» نوشته مارگارت ویلیامز ترجمه سلما محسنی‌اردهالی، «ردپای تزلزل» نقش کتب تاریخی تاریخ‌نگاری تئاتر در شکل هویت کنونی آموزش آکادمیک نمایش در ایران» اثر مهسا شیدانی و «عبور و مرور مرغ‌ها تا ایده دانشگاه؛» همه چیزهایی که به آن‌ها فکر نمی‌کنیم نوشته مهین بهزادی‌مهرداد را مطالعه کنند.

در بخشی از نوشته رابرت بروستاین درباره آگوست استریندبرگ در صفحه 104 آمده است: «آگوست استریندبرگ از هر نظر انقلابی‌ترین روح تئاتر طغیان است. در حقیقت، این لقب باید به ایبسن برسد، اما استریندبرگ بی‌قرارترین و تجربه‌گراترین است؛ همواره ناراضی، همواره در حال نتیجه‌گیری پس از تغییر حقایق، او مانند روزهای متاخر فاوست است و وجدانش هم‌چون آزمایشگاه اوست، و در وجدان معذب خویش که چونان بوته کیمیاگری است در پی معجزه استحاله. این استعاره‌ای درست و دقیق است، زیرا استحاله (تبدیل ماده به چیزی والاتر) هدف تمام فعالیت‌های اوست. چه در حیطه علم کار کند که مشتمل بر تبدیل مواد نازل‌تر به طلاست، یا در حوزه فلسفه دینی که در آن ماده را به روح تبدیل می‌کند و یا در حوزه درام که در آن ادبیات را به موسیقی بدل می‌گرداند. در حقیقت، تمامی دوران کاری او جست‌وجویی برای یافتن اکسیر حقیقت غایی از دل تعهدات گوناگون است. در تئاترش، جایی که تقریبا هر اثر جدید حرکتی به سوی عرصه‌ای جدید است، او درام شاعرانه بایرن‌وار، تراژدی‌های ناتورالیستی، کمدی‌های بلوار، نمایشنامه‌های پری‌وار مترلینکی، گاه‌شمارهای شکسپیری، نمایشنامه‌های رویاوار اکسپرسیونیستی و درام‌های مجلسی سونات‌وار را می‌آزماید».

هم‌چنین در متن سخنرانی یوجینیو باربا در مراسم اعطای دکترای افتخاری دانشگاه پلوپونز یونان می‌خوانیم: «همه ما دو زندگی داریم؛ دومی زمانی آغاز می‌شود که درمی‌یابیم پیر شده‌ایم و با ما مثل آدم‌های پیر رفتار می‌شود. کل وجود جسمانی و هویت اجتماعی ما زیروزبر می‌شود. آگاهی از لحظه کنونی، لبخند یک غریبه، درخشش آبی آسمان، و ناباوری شبی بدون استخوان درد، سرخوردگی از زندگی را تجدید می‌کنند. من درست در مرکز این وضعیت و این لحظه زندگی‌ام هستم».

«دفتر مطالعات تئاتر 2» کانون تئاتر دانشگاهی اداره کل هنرهای نمایشی از سوی انتشارات نمایش در شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 18 هزار تومان به چاپ رسیده است. سردبیران این دفتر رضا سرور و بهزاد آقاجمالی هستند.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...