کتاب «افق نویدبخش(اقتصاد مقاومتی؛ سیاست‌ها و انتظارات در بیانات مقام معظم رهبری)» اثر ناصر عابدی توسط انتشارات سروش منتشر شد.

به گزارش مهر، این‌کتاب دربرگیرنده سخنان رهبر انقلاب درباره بحث اقتصاد مقاومتی در بازه زمانی ۸۹ تا ۹۷ است. اصطلاح اقتصاد مقاومتی در ادبیات اقتصادی جهان، مفهومی معاصر بوده و یک‌سر مفهوم آن، مقاومت و چگونگی پایداری است. «افق نویدبخش» ۱۰ فصل دارد که در ۴ فصل ابتدایی آن، علاوه بر تعریف اقتصاد مقاومتی و چرایی اتخاذ این الگوی اقتصادی، معرفی عوامل تحریم‌ها و راه‌حل‌های برون‌رفت از آن، آفت‌ها و موانع این‌مدل مدیریت اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصول ۵ تا ۹ هم وظایف نهادها و ارگان‌های مختلف در مدیریت اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته است. فصل پایانی کتاب هم دربرگیرنده، انتظاراتی است که از اقتصاد مقاومتی می‌رود.

پس از اشاره و پیشگفتار، فصول کتاب آغاز می‌شوند که فصل اول تا پنجم به‌ترتیب عبارت‌اند از: «اقتصاد مقاومتی چیست؟»، «چرا باید اقتصاد مقاومتی داشته باشیم؟»، «علت تحریم‌ها و راه‌حل‌های اقتصاد مقاومتی برای برون‌رفت از آن‌ها»، «آفت‌ها و موانع موفقیت در اقتصاد مقاومتی» و «وظایف نخبگان علمی، استادان دانشگاه و دانشجویان در زمینه اقتصاد مقاومتی».

«وظایف رسانه‌ها»، «نقش بخش خصوصی»، «نقش آحاد مردم»، «وظایف قوای سه‌گانه و مسئولان کشور در اجرای اقتصاد مقاومتی» و «انتظارات از اقتصاد مقاومتی، و امیدها» هم عناوین فصول ششم تا دهم کتاب هستند. پیوست‌ها، فهرست بیانات به ترتیب تاریخ ایراد، نمایه و آیات، روایات، کلمات قصار هم بخش‌های دیگر کتاب هستند که پس از فصول ده‌گانه آن درج شده‌اند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

توجه بکنید! امروز در دنیا تحلیلگران حساس مسائل اقتصادی و سیاسی بر روی اقتصاد مقاومتی کشور ما شرط‌بندی می‌کنند؛ این‌قدر مهم است، این‌قدر حساس است. بر روی اینکه آیا این اقتصاد مقاومتی که ایران مطرح کرده است، به نتیجه می‌رسد یا نمی‌رسد، تحلیلگران بحث می‌کنند، شرط‌بندی می‌کنند! این‌قدر این اهمیت دارد. در عرصه واقعی اقتصاد خیلی کار دارد انجام می‌گیرد، بعضی از آن‌ها منطبق با اقتصاد مقاومتی است، بعضی از آن‌ها نیست؛ آن‌هایی که هست ترویج بشود، آن‌هایی که نیست جلوگیری بشود یا لااقل کمک نشود.

این‌کتاب با ۲۸۳ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۶ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...