ظهور فردگرایی شبکه‌ای | ایبنا


کتاب «درآمدی پیشرفته بر جامعه دیجیتال» [Advanced introduction to digital society] نوشته مانوئل کاستلز [Manuel Castells] با ترجمه مجتبی قلی‌پور توسط نشر مرکز منتشر شده است. این کتاب در ۱۸۵ صفحه و یازده فصل اطلاعات زیادی برای عرضه کردن داشته و ما را با دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم بیشتر آشنا می‌کند.

درآمدی پیشرفته بر جامعه دیجیتال» [Advanced introduction to digital society] نوشته مانوئل کاستلز [Manuel Castells]

اینترنت چه تاثیرات اجتماعی و فرهنگی داشته است؟ شبکه‌های اجتماعی چگونه تحول یافته‌اند؟ در اثر دسترسی به اینترنت چه شکاف‌های اجتماعی پدید آمده است؟ آیا حریم خصوصی ما با استفاده از اینترنت از بین می‌رود؟ جنبش‌های اجتماعی در اثر استفاده از اینترنت چه تغییری یافته‌اند؟ این کتاب برای یافتن پاسخ این سوالات به ما یاری می‌رساند. مانوئل کاستلز در زمینه جامعه اطلاعاتی و تغییرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از دنیای دیجیتال از دانشمندان سرآمد جهان است. کتاب سه جلدی او با نام عصر اطلاعات که در سالهای پایانی قرن بیستم منتشر شد، با کاپیتال مارکس مقایسه شده است. کاستلز استاد فناوری ارتباطی و جامعه در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است و جایزه رایت میلز، مدال اراسموس، جایزه هولبرگ و جایزه بالزان را دریافت کرده است. همانگونه که کتاب عصر اطلاعات شرحی جامع از تحولات دنیای ارتباطی جدید ارائه می‌داد، درآمدی پیشرفته بر جامعه دیجیتال نیز، البته به شکلی فشرده، راجع به اثرات دیجیتالی شدن بر فرهنگ و جامعه ما توضیح جامع ارائه می‌دهد.

آمارهای ارائه‌شده در کتاب خیره‌کننده‌اند؛ مثلاً در سال ۱۹۸۶ کمتر از ۱ درصد اطلاعات مبادله‌شده در جهان در قالب دیجیتال نگهداری می‌شد اما تا سال ۲۰۰۷ این رقم به ۹۴ درصد و در ۲۰۱۴ به ۹۹.۵ درصد رسید؛ بر این مبنا می‌توان گفت ما در جامعه‌ای کاملاً دیجیتال زندگی می‌کنیم. در سال ۱۹۹۰، ۲.۶ میلیون نفر کاربر اینترنت بودند که به ۵.۳ میلیارد نفر در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت؛ همچنین مشترکین تلفن همراه از ۲۳۵۰۰ نفر در سال ۱۹۸۰ به بیش از ۸ میلیارد نفر در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته. روز به روز دستیابی مردم به فناوری‌های دیجیتال آسان‌تر و سریع‌تر می‌شود؛ در گذشته ۵۰ سال زمان لازم بود که تلفن به ۵۰ میلیون کاربر دست یابند، همچنین ۲۲ سال گذشت تا تلویزیون به ۵۰ میلیون کاربر دست یافت، اما چت‌جی‌پی‌تی ظرف ۲ ماه به ۱۰۰ میلیون کاربر رسید. سرعت گردش، بارگذاری و چرخش اطلاعات به نحو اعجاب‌آوری بالاست. در سال ۲۰۲۱ ظرف یک دقیقه ۵۰۰ ساعت محتوا در یوتیوب بارگذاری شده، تقریباً ۲۰۰ میلیون ایمیل فرستاده شده، ۶۹۵ هزار استوری در اینستاگرام به اشتراک گذاشته شده، ۲۸ هزار مشترک نتفلیکس را تماشا کرده و ۱.۶ میلیون دلار به شکل آنلاین خرج شده است.

تا سال ۲۰۲۳، مدل‌های مبدل پیش‌آموخته مولد (GPT) توانستند در بیشتر آزمون‌های تحصیلی استاندارد از اغلب انسان‌ها عملکرد بهتری داشته باشند. بااین‌حال ظرفیت‌های دنیای دیجیتال به تمامی آشکار نشده است؛ فرارسیدن عصر رایانش کوانتومی، سرعت و حجم محاسبه را به شکل محسوسی تغییر خواهد داد و احتمالاً تا سال ۲۰۳۰ به مرحله تجاری می‌رسد. هوش مصنوعی همین الان هم در حال تغییر دادن چهره جامعه است و برخی مردم را از چشم‌انداز شغلی خود نگران کرده؛ در سال ۲۰۲۳ هنرپیشگان و نویسندگان هالیوود به دلیل نقش روزافزون هوش مصنوعی اعتصاب کردند چراکه استودیوهای هالیوود تلاش می‌کنند صدا و تصویر هنرپیشه‌ها را ضبط کرده و آنها را در فیلم‌ها به کار ببرند، همچنین ممکن است نویسندگان به ویراستاران چت‌جی‌پی‌تی آموزش‌دیده بدل شوند.

برخی منتقدان از زوال معاشرت‌های اصیل و عمیق ابراز تاسف کرده‌اند؛ آنها معتقدند که ظهور اینترنت باعث شد ارتباط رودرروی مردم با یکدیگر کاهش یافته و با افزایش ارتباطات مجازی، عمق روابط انسان‌ها کمتر شود. همچنین آنها معتقدند یکی از نتایج ظهور اینترنت، منزوی، بیگانه و افسرده شدن جوانانی بوده که با سایت‌ها و شبکه‌های مجازی خو گرفته‌اند اما کاستلز با ارائه نتایج تحقیقات اخیر، خلاف این ادعا را ثابت می‌کند. او نشان می‌دهد که افزایش ارتباطات مجازی به کاهش ارتباطات حضوری و دوستانه نمی‌انجامد بلکه اتفاقاً آن را افزایش می‌دهد. او انکار نمی‌کند که ممکن است جوانان با مشکلات روحی دست‌به‌گریبان باشند اما اینترنت می‌تواند تاثیر مثبتی بر زندگی آنها داشته باشد؛ کسانی که در شبکه‌های اجتماعی اهل معاشرت هستند در دنیای حضوری و واقعی نیز دوستان زیادی دارند. یک پیمایش جهانی نشان داده که شدت استفاده از اینترنت با شاخص‌های رضایت از زندگی، همبستگی مثبت دارد. اینترنت همچنین در دوست‌یابی و همسریابی نقش پررنگی ایفا می‌کند و سهم آن در این زمینه (در ایالات متحده) حتی از حلقه‌های دوستانه و آشنایی‌های در محل کار و مدرسه هم بیشتر است. علاوه بر این، اینترنت کمک می‌کند افراد بتوانند از خودمختاری و استقلال خویش در مقابل سنن و نهادها دفاع کنند. کاستلز اظهار می‌کند که ما با بحران معاشرت روبرو نیستیم بلکه با شکل جدیدی از معاشرت طرفیم که بر مبنای فردگرایی شبکه‌ای (networked individualism) قرار دارد. «فردی شدن» یکی از ویژگی‌های مهم جوامع مدرن است و به این معناست که فرد تا چه اندازه می‌تواند طرح‌های خودمختار تعریف کرده و از هنجارهای مسلط سازمان‌ها و نهادها فاصله بگیرد. اینترنت فرایند فردی شدن را تسهیل کرده و به مردم اجازه می‌دهد در شبکه‌ای از افراد منتخب ابراز وجود کنند.

اینترنت به مردم اجازه می‌دهد مطالب فرهنگی مطلوبشان را پیدا کنند؛ مثلاً ۶۴ درصد کاربران اینترنت در اینترنت به موسیقی گوش می‌دهند، همچنین پیگیری اخبار به شکل دیجیتال رواج یافته و استقبال از روزنامه‌های سنتی به شکل محسوسی کاهش یافته است در نتیجه روزنامه‌نگاری حرفه‌ای به سوی مدلی از روزنامه‌نگاری شبکه‌ای (networked journalism) در حال گذار است که در اتاق‌های خبر دیجیتال هدایت می‌شود. جالب است که در دسترس قرار گرفتن کتاب‌های مجازی، فروش کتاب‌های چاپی را در محاق نبرده و کتاب همچنان تحت سلطه صنعت چاپ قرار دارد.

اینترنت با وجود آنکه اطلاعات را میان شمار کثیری از مردم نشر داده و باعث رواج آگاهی و افزایش اختیار شخصی می‌شود به دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ فناوری نیز اجازه پایش اطلاعات خصوصی را می‌دهد. بسیاری از اطلاعات شخصی (سفرها، تبادلات مالی، آموزش آنلاین، پیام‌های شخصی و …) در معرض بهره‌گیری و آسیب قرار دارند. مردم در اینترنت از خود ردپای دیجیتال به جا می‌گذارند که ردیابی آن برای دولت‌ها کار چندان سختی نیست. به تدریج یک دیوانسالاری پایشگر در شبکه جهانی شکل گرفته که در کانون آن آژانس امنیت ملی ایالات متحده (NSA) قرار دارد. برنامه پنج چشم، یک پروژه همکاری میان پنج آژانس امنیتی غربی بود که در اوایل دهه ۱۹۴۰ میان ایالات متحده، انگلستان، استرالیا، کانادا و نیوزیلند شکل گرفت و در انتهای دهه مذکور با همکاری فرانسه، دانمارک، هلند و نروژ به نه چشم افزایش یافت. این همکاری، قابلیت کشورهای غربی در ردیابی و کنترل اطلاعات را به نحو چشمگیری افزایش داد. وقوع حادثه یازده سپتامبر، باعث شد محدودیت‌های حقوقی و قضایی در مقابل پایش اطلاعات کمرنگ شده و آژانس‌های امنیتی اختیارات وسیعی در پایشگری داشته باشند.

یکی از نتایج گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، ظهور شکل جدیدی از اعتراض سیاسی و اجتماعی بوده که تحت عنوان جنبش‌های شبکه‌ای صورت‌بندی می‌شود. نمونه‌هایی از این جنبش‌ها در سالهای قبل از ۲۰۱۰ قابل مشاهده است (کره جنوبی ۲۰۰۲، اسپانیا ۲۰۰۴ و ایران ۲۰۰۹) اما بعد از سال ۲۰۱۰ است که این شکل جنبش رایج شده و خیز برمی‌دارد. بهار عربی و اعتراضات گسترده در کشورهای عربی به واسطه تلفن‌های همراه و شبکه‌های اجتماعی تسهیل شد. در اسپانیا، در ۱۵ می ۲۰۱۱ اعتراض به مدیریت بحران مالی در اینترنت آغاز شد، همچنین جنبش اشغال وال استریت در ایالات متحده در سپتامبر ۲۰۱۱ در اعتراض به نابرابری اقتصادی گسترده شکل گرفت. تعداد جنبش‌های اجتماعی که به واسطه اینترنت و تلفن همراه شکل گرفته‌اند زیاد بوده و پراکنش جغرافیایی آن گسترده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...