ترجمه کتاب «تداوم هویت ایرانی: تاب‌آوری یک میراث فرهنگی» [Continuity in Iranian identity : resilience of a cultural heritage] اثر فرشته داوران [Fereshteh Davaran] توسط نشر مروارید منتشر شد.

 «تداوم هویت ایرانی: تاب‌آوری یک میراث فرهنگی» [Continuity in Iranian identity : resilience of a cultural heritage]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، ناشر در معرفی این کتاب آورده است:
«وقتی از هویت ایرانی سخن می‌گوییم، به چه چیزی اشاره می‌کنیم؟ آیا این هویت در طول تاریخ پرفرازونشیب ایران دست‌نخورده باقی مانده است یا آن‌که به‌تدریج عناصری بر آن افزوده یا از آن کاسته شده است؟ دکتر فرشته داوران، استاد و پژوهشگر ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا، در کتاب «تداوم هویت ایرانی: تاب‌آوری یک میراث فرهنگ» در جامه‌ یک ایرانی میهن‌پرست از جای خالی سهم محققان ایرانی در فضای علمی بین‌المللی تاریخ‌نگاری ایران باستان و میانه گله‌مند و معتقد است بیشتر سهم از نگارش تاریخ درباب ایران توسط نویسندگان خارجی صورت گرفته است که اکثر آن‌ها غیر از هرودوت نوعی سوگیری در نقل روایات تاریخی داشته‌اند. از این رو در تحقیق و بررسی خود کوشیده است تا ضمن اشاره به سیر تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، از دریچه دین، ادبیات و زبان سیر تداوم هویت ایرانی در دوره‌های قبل و بعد از اسلام را در شش فصل «دوره باستان، دوره میانه، ادیان ایرانی، ادبیات فارسی میانه (اندرز)، ماندگاری ایرانیان در دوران اسلام، و ادبیات فارسی دوران اسلامی» بر اساس مستندات، به تفصیل، شناسایی و تحلیل کند. داوران در نگارش این اثر به معرفی ریشه‌های‌ هویتی ایرانی و سلسله‌های مختلف و جنبش‌های مطرح، متون ادبی مهم، جایگاه مناسک و زنان در جامعه و ادیان و توجه به ادبیات اندرز و ادب به جهانیان نیز پرداخته است.

فرشته داوران دارای سابقه تدریس دوره‌های زبان فارسی در منطقه‌ خلیج سانفرانسیسکو است که در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و در کالج‌های دِآنزا و دیابلو ولی برگزار می‌شود. او سه اثر کلاسیک ادبیات انگلیسی را به فارسی ترجمه کرده و نقدهای ادبی زیادی به هر دو زبان منتشر کرده است.

کتاب «تداوم هویت ایرانی: تاب‌آوری یک میراث فرهنگی» با ترجمه مسعود تقی‌آبادی در ۳۷۸ صفحه و توسط نشر مروارید عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...