فصل قحطی کنگر فرارسید

16 اردیبهشت 1402

رمان «فصل قحطی کنگر» نوشته نسرین یوسفی توسط انتشارات هیلا منتشر شد.

فصل قحطی کنگر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در داستان این‌کتاب، زنی در آسایشگاهی در ژاپن بستری است و در نامه‌ای بلند به برادرش، وقایع آسایشگاه و اتفاقاتی را که برایش می‌افتند، روایت می‌کند. این کتاب به شرح داستان زندگی زنِ راوی و خانواده‌اش اختصاص دارد و موضوعات سیاسی و اجتماعی، همچنین مفاهیم عشق، مرگ، فقدان، حسرت و جدایی از وطن ازجمله مفاهیمی هستند که به آنها پرداخته شده است.

نویسنده داستان را این‌گونه آغاز کرده است: «بالاخره بعد از تمرین زیاد با باغبان حالا دیگر یاد‌گرفته‌ام بدون آنکه به حنجره‌ام آسیبی برسد صدای کلاغ ها را تقلید کنم، نه اینکه فکر کنی کار راحتی بوده، آن اوایل گاهی نمی‌توانستم غذا را درست ببلعم و پرستارها که نمی‌‌دانستند چه بر سر گلویم آمده عصبانی می‌شدند.»

در یکی از تأثیرگذارترین بخش‌های این کتاب راوی خود را به بادخورک تشبیه کرده و گفته است: «هیچ می‌دانستی نوعی پرنده هست به اسم بادخورک که هرساله بی آنکه بنوشد یا بخورد یا بر زمین بنشیند مسیر آمریکا به ژاپن را پرواز می‌کند؟ تصور کن هر سال رأس ساعت معین از زمین بلند شوی و سالی دیگر و فصلی دیگر در سرزمینی دیگر فرودبیایی. اگر آرزو نکنم که تو پرنده بادخورک باشی یا حداقل خودم را در هیبت یادخورک‌ها در جهت نامه‌های اختر به ژاپن نکشانم می‌توانم بگویم این آمژول‌ها با آدم این کار را می‌کنند. توی سرت را پر از هوا می‌کنند و جریان فکرت را بدون آنکه در کنترل تو باشد به هر سمت‌وسویی پرت می‌کنند، برای آن پرنده اگر باد شدت بگیرد و مسیر طولانی شود و فصل صید در ژاپن به پایان رسیده باشد، سفر چیزی نبوده جز بیهودگی و مرگ. من اما هربار وقتی به هواپیمایی که از آلمان به نشانی نامه‌های اختر به سمت پاژن برخاست فکر می‌کنم، خود بیچاره بادخوارم را می‌بینم که پروازش ساعت هشت و ربع 6 اوت 1945 به هیروشیما می‌نشیند. درست لحظه‌ای که بمب به زمین برخورد می‌کند.»

سرانجام راوی به این نتیجه می‌رسد بعد از بیست سال، در آسایشگاه و برای آنکه خیال و فکر از سرش بیرون برود و شبیه نادر (برادرش) و اختر به دنیا نگاه کند باید به قدر کافی برف بیاید و سرش را منجمد کند تا خیال مثل ساقه‌های خشکیده کنگر که از شکاف‌های قبر مادر بیرون می‌زدند از سرش بیرون برود.

انتشارات هیلا کتاب «فصل قحطی کنگر» نوشته نسرین یوسفی را اخیرا در 112 صفحه و بهای 45 هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...