"ژوستین پیکاردی" درباره زندگی "دافنه دو موریه" نویسنده رمان معروف "ربه‌کا" کتابی با عنوان "دافن" منتشر کرد. 
   
این کتاب درباره زندگی "
دافنه دو موریه" نویسنده انگلیسی است. «موریه» در سال 1907 در بریتانیا بدنیا آمد و بسیاری از آثار او از جمله «ربه‌کا» فیلم شده‌اند. فیلم «ربه‌کا» در سال 1940 برای «آلفرد هیچکاک» کارگردان آن، اسکار بهترین فیلم را ارمغان آورد و همچنین داستان کوتاه «پرندگان» وی بعدها توسط «هیچکاک» فیلم شد.

موریه یکی از سه دختر «سر جرالد دو موریه» بود. پدربزرگش نویسنده بود و بدین ترتیب «دافن» نیز به نویسندگی علاقه‌مند شد. وی ابتدا داستان‌های کوتاهی نوشت و آن‌ها را در مجله «بای‌استندر» منتشر کرد و سپس در سال 1931 اولین رمان خود را با عنوان «روح عاشق» نوشت.

لس‌آنجلس تایمز درباره کتاب «دافن» نوشته «پیکاردی» می‌نویسند: «این رمان هر خواننده‌ای را وا می‌دارد تا دوباره آثار دو موریر را از نو بخواند و سرشار از اطلاعات مفید و جدید از زندگی و آثار این نویسنده انگلیسی است. پیکاردی موفق شده تا به سهم زیاد «دافنه دو موریه» در ادبیات جهان، ادای دین کند.»

به گزاری فارس به نقل از روزنامه لس‌آنجلس تایمز، کتاب «دافن» نوشته «ژوستین پیکاردی» را انتشارات «بلومزبری» در 416 صفحه منتشر کرده است و 11 پوند قیمت دارد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...