شکست اسطوره کارگران و انقلاب در ایران | اعتماد


مساله حضور کارگران در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از اوایل دهه 1320 به خصوص همواره یکی از مهم‌ترین شاخص‌های هویت این تحولات بوده است؛ به این معنا که جریان یا حرکت سیاسی بدون توجه به دغدغه مسائل کارگری در ایران همواره مورد نقد قرار گرفته و همیشه یک پاشنه‌آشیل برای یک جریان سیاسی و فکری بوده است. به همین جهت تمامی جنبش‌های تقریبا معاصر ما به نحوی قصد داشته‌اند خود را با تاریخ فرودستان و کارگران پیوند دهند و این امر باعث شکل‌گیری یک گفتمان و کلان‌روایت از حضور کارگران در تحولات اجتماعی بوده است.

کارگران و انقلاب 57» [Workers and Revolution in Iran: A Third World Experience of Workers' Control]  آصف بیات [Asef Bayat]

این موضوع درباره انقلاب 57 ایران بیش از هر زمان دیگری صدق می‌کند. برای بسیاری انقلاب زمانی معنا پیدا می‌کند که کارگران به عنوان حاملان اصلی یا حداقل یک پای عمده این تحول مهم باشند وگرنه هر تحول و انقلابی عقیم محسوب می‌شود. این در حالی است که کارگران ایران در سال 57 جزو آخرین گروه‌هایی بودند که به حرکت انقلاب پیوستند و با تردید‌های بسیاری با این حرکت همراه شدند.
این موضوع به قدری عیان شده بود که در بسیاری از اعلامیه‌ها و بیانه‌های مهر و آبان احزاب و جریان‌های چپ به خصوص، از عدم حضور کارگران در جنبش‌های مردمی زبان به انتقاد و گلایه گشوده بودند.

کارگران درنهایت به حرکت‌های انقلابی پیوستند و به‌طور قطع تاثیر مهمی هم بر پیروزی انقلاب داشتند اما اتفاقی که در این میان مهم بود اسطوره‌ای کردن حضور کارگران در انقلاب و به نحوی پررنگ نشان دادن نقش کارگران در انقلاب 57 بود. این امر نه تنها از سوی احزاب چپ بلکه حتی از سوی نظام مستقر آن زمان نیز عیان بود.
این جریان‌ها با قرار نهادن کارگران بین فرودستان شهری به نحوی قصد داشتند با کمرنگ کردن نقش روشنفکران و طبقه متوسط در انقلاب ایران مشروعیت بیشتری از سوی بخش‌های فرودست جامعه کسب کنند. به همین جهت همواره یک نگاه اسطوره‌ای به نقش کارگران در انقلاب 57 وجود داشته است.

اما در این میان در پس نظریات و پیش‌قضاوت‌های تئوریک، صداها و نگاه‌هایی وجود داشته است که سعی داشته بازتاب‌دهنده واقعیت کارگری و دغدغه‌های عینی آنها باشد. کتاب «کارگران و انقلاب 57» [Workers and Revolution in Iran: A Third World Experience of Workers' Control] تالیف آصف بیات [Asef Bayat] را باید یکی از این صدها دانست که قصد دارد در قالب یک کار تحقیقی نگاهی عینی‌تر به حضور کارگران در انقلاب 57 ایران داشته باشد.
این اثر که اولین کار تالیفی وی محسوب می‌شود برآمده از پایان‌نامه دکترای او است. مهم‌ترین مشخصه این کار که در تمامی آثار بعدی که آصف بیات در حوزه‌های دیگر تالیف کرده نمایان است وجه مشاهدات عینی مولف از جریان تحولات و تحقیقات میدانی وی است.

آصف بیات به هیچ عنوان سعی نمی‌کند در بند نظریات و کلان‌روایت‌های تئوریک باقی بماند و همواره فکت‌های عینی و میدانی جایگاه مهمی در تحقیقات وی به خود اختصاص می‌دهد. آن‌گونه که خود مولف اشاره می‌کند این اثر حاصل گفت‌وگو با 150 کارگر و حضور در بیش از 14 کارخانه صنعتی طی سال‌های 1361 -1360 بوده است.
در اینجا مولف به هیچ عنوان سعی نکرده تا مرعوب نظریات چپ یا راست شود و سعی کرده با اولویت قرار دادن واقعیت به مثابه فکت نتایج خود را ارایه کند. برای اولین‌بار در این کتاب شاهد هستیم که تاثیر جریان‌ها و نیروهای مهمی مثل مذهب، پایگاه جغرافیایی یا قومی کارگران مورد بررسی قرار می‌گیرد و برآیند این نیروها بر رفتارهای کارگران مورد بررسی قرار گرفته است.

آصف بیات در کتاب کارگران در انقلاب 57 نشان می‌دهد که در کارخانه‌های ایران آن زمان مساله قومیت بسیار بیشتر از طبقه برای کارگران اهمیت داشت. مساله روستایی بودن و مذهبی بودن کارگران بسیار نقش مهمی در عدم شکل‌گیری آگاهی طبقاتی بین کارگران داشته است و نشان داده است بدون توجه به این عوامل نمی‌توان فهم عمیقی از حرکت‌های کارگری در ایران داشت.

در این کتاب نشان داده شده است که کارگران در فرآیند پرولتر شدن به هیچ عنوان نتوانسته‌اند به‌طور کامل ارتباطات و ریشه‌های خود را با گذشته روستایی خود قطع کنند و همین موضوع تاثیر بسیار مهمی بر روان کارگران و همین‌طور رفتار سیاسی کارگران داشته است. شاید یکی از مهم‌ترین این مساله را در عدم ارتباط کارگران با جریان‌های چپ مارکسیست در آن زمان دانست و فهم این امر بدون اینکه تحولات کارگری در ایران را از نزدیک مشاهده کرد، امکان‌پذیر نیست. به‌طور کل کتاب کارگران و انقلاب 57 را می‌توان یک اثر مهم در بازخوانی تجربه مبارزات کارگری و حضور کارگران در تحولات سیاسی نه تنها ایران بلکه خاورمیانه دانست که حاوی اطلاعات و مشاهدات بسیار مهمی است که هیچ محققی بدون توجه به آنها نمی‌تواند در این راه گام بردارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...