کتاب «جرعه‌ای از ادب قرآن؛ آموزش کاربردی ادبیات عرب» اثر ابوالقاسم علیدوست به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ رسید.

جرعه‌ای از ادب قرآن ؛آموزش کاربردی ادبیات عرب ابوالقاسم علیدوست

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «جرعه‌ای از ادب قرآن؛ آموزش کاربردی ادبیات عرب» نوشته ابوالقاسم علیدوست و ترجمه محمد صالحی ابرقویی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۴۲۴ صفحه منتشر شد.

نوشتار پیش رو، برگردان فارسی کتاب «سلسبیل فی اصول التجزئه والاعراب» است که با رویکرد آموزش میدانی و کاربردی ادبیات عرب نگاشته شده است.

هدف نگارنده در این کتاب، بیان اصولی است که اِعراب (ترکیب) کلام عرب، بر آن متوقف است و دانش پژوه به وسیله آنها می‌تواند در برخورد با هر کلام به طور کامل از آن بحث کند و تجزیه و موقعیت اعرابی آن را مشخص کند.

کتاب حاضر، در بحث از هر کلمه همه احتمالات قابل طرح – چه از نظر تجزیه و چه از نظر اِعراب – را بیان کرده و به طور مفصل و مستدل به آنها پرداخته است. بنابراین، مطالعه این کتاب ذهن را ورزیده و قوی می‌کند و کیفیت ورود و خروج در بحث و استفاده از منابع و استنتاج از آنها و تعمیم احکام به امثال و نظایر مختلف را به دانش پژوه می‌آموزد.

ساختار این اثر

در این کتاب با انگیزه توانمندسازی فراگیران، به تجریه و ترکیب سوره «دهر» همت گماشته شده و تک تک آیات آن – با نظر به روایات اهل بیت (ع) و اهمیت دادن به مسائل کلامی – تفسیر ادبی شده اند. آنگاه در بخش دیگری از کتاب به تحقیق و بررسی مستقل درباره برخی از مسائل و قواعد ادبیات عرب که در خلال تجزیه و ترکیب سوره طرح شده اند، در قالب ۳۱ اصل پرداخته شده و در ادامه برخی از قواعد ادبی که در نظر نگارنده پر اهمیت بوده اند، در ۳۰ نکته طرح و توضیح داده شده اند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...