کتاب «جهانگشای خاقان، تاریخ شاه‌ اسماعیل ۹۵۵-۹۴۸ ق» به کوشش نعمت احمدی و نیلوفر جفرودی راهی بازار کتاب شده است.

جهانگشای خاقان، تاریخ شاه‌ اسماعیل ۹۵۵-۹۴۸ ق نعمت احمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب با دیپاچه‌ای به قلم رضا شعبانی در ۵۸۳ صفحه، با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان در نشر تاریخ ایران منتشر شده است.

در بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم: کتاب پیش ‌رو که نام «جهانگشای خاقان»، تاریخ مفصل شاه اسمعیل (۱۵۲۴-۱۵۰۱م/۹۳۰-۹۰۷ ق) گرفته است یگانه تاریخ ارزشمند زندگی شاه اسمعیل صفوی است. هرچند در مواردی نیز به‌طور مختصر به شرح‌حال اجداد این شاه صفوی و معاصران وی پرداخته است. به رغم اهمیت این کتاب مهم که به آغاز قدرت‌گیری صفویان می‌پردازد، کتاب مهجور مانده و کمتر شناخته شده است و فقط دو نسخه خطی از آن وجود دارد که یکی در کتابخانه دانشگاه کمبریج و دیگری در موزه بریتانیا(لندن) نگهداری می‌شود. نسخه «ک» متعلق به دانشگاه کمبریج شامل ۸۸ برگ است. صفحات ۱-الف، ۲-الف و ۱۸۸-۱۸۷ سفید هستند و هر صفحه حاوی ۳۳ سطر که به خط نستعلیق خوب و واضح نوشته شده است. در نسخه «ل» مربوط به موزه بریتانیا که دارای ۳۰۷ برگ است، صفحات ۱-الف و ۳۰۷-ب سفید هستند و ۳۰۶-ب و ۳۰۷-الف حاوی تصاویر هستند که دربار شاه طهماسب را هنگام جلوس او بر تخت سلطنت نشان می‌دهند. این نسخه هم نسبتا خوانا و هر صفحه آن حاوی ۱۶ سطر است، به جز ۱۸ صفحه که به علت نقاشی‌ها دارای ۲ تا ۴ سطر است.

در سال ۱۳۶۴ ش برای نخستین بار مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان چاپ عکسی‌ای از روی یکی از دو نسخه شناخته‌شده آن، موزه بریتانیا با مقدمه ارزشمندی در پاکستان منتشر کرد که زبان و سبک نگارش، تاریخ تألیف و اسم مولف «جهانگشای خاقان» را چنین شرح می‌دهد:

در «جهانگشای خاقان» پس از ذکر مختصری از احوال اجداد شاه اسمعیل وقایع دوران زندگی وی کاملا و به ترتیب زمان وقوع آن‌ها بیان شده است و با دعا برای سعادت و خوشبختی شاه جوان طهماسب‌شاه که بعد از پدر خود، شاه اسمعیل، در روز دوشنبه ۱۹ رجب سال ۹۳۰ق/۲۳ مه۱۵۲۴م به تخت سلطنت نشست پایان می‌یابد. در متن نسخه اشعار فارسی و آیات قرآنی و احادیث رسول (ص) و همچین اشعار بسیاری از مولف آمده است. تقریبا هر باب کتاب با بیان ورود بهار و مضامین متناسب با موضوع آن باب آغاز می‌شود. زبان و سبک نگارش «جهانگشای خاقان» درست همان است که در روزگار وی رایج بوده، مولف اساسا نشر مصنوع به کار برده و انشای وی مانند سایر نویسندگانی است که در قرن شانزدهم میلادی در نواحی شمال شرقی ایران و ماوراءالنهر از تربیت و سرپرستی تیموریان برخوردار بوده‌اند. خوشبختانه مولف این کتاب کاملا متوجه است که کجا مطلب خود را به ساده‌ترین و صریح‌ترین زبان بیان کند. این‌جاست که تفاوت وی از نویسندگانی مانند وصاف آشکار می‌شود. مولف به کتاب‌هایی که از آن در تألیف «جهانگشای خاقان» استفاده کرده، اشاره نکرده است، غیر از کتابی که آن را «نسخه نامربوط» خوانده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...