رمان پرخو با داستانی درباره مبارزه و در هم تنیدگی علم و ثروت و سیاست از سوی نشر شهید ‌کاظمی منتشر شد.

پرخو شبنم غفاری حسینی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «پرخو» داستانی اجتماعی و سیاسی دارد و به موضوع منفعت طلبی در کنار نفوذ بیگانه به سپهر سیاسی و اقتصادی ایران اشاره دارد.

پرخو داستان زنی را روایت می‌کند که در میانۀ پژوهش‌های علمی و آزمایش‌های عملی، به نتیجه‌ای تکان‌دهنده و باورنکردنی دست پیدا می‌کند؛ نتیجه‌ای که تمام مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد و او را سوق می‌دهد سمت دوراهی‌های زندگی و انتخاب‌هایی سخت و تردیدآمیز. زنی که در طول داستان هر روز قوی‌تر و مصمّم‌تر از روز قبل است.

پرخو به روایت ناشر آن داستان مبارزه است. مبارزه‌ای برای رسیدن به راستی و نابودی نفاق. در این اثر تنها قهرمان داستان نیست که باید انتخاب کند؛ بلکه همه آدم‌های پیرامون وی در مسیری قدم می‌گذارند که شک‌برانگیز و حساس است؛ دوراهی عافیت‌طلبی و حق‌جویی. در پرخو همه آدم‌های داستان با هم یکی می‌شوند تا نتیجۀ باورنکردنی آزمایش‌ها و تحقیقات را به سمت پاسخ‌گویی و شفافیت؛ به سمت نابودی دروغ و ریا؛ به سمت پرخوکردن، هرس‌کردن ریشه‌ها و شاخ و برگ‌های نفاق سوق دهند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

با سمانه دست هم را می‌گرفتیم و می‌دویدیم لابه‌لای علف‌های بلند صحرای پشت خانه که آخرش می‌رسید به دیوار مدرسه. کلاس اولی‌ها پایشان گیر می‌کرد به ساقه‌های کلفت علف و توی گل و لای می‌خوردند زمین؛ آن وقت دستشان را می‌گرفتیم و بلندشان می‌کردیم. بابا می‌گفت. بابا همیشه می‌گفت دستت دراز باشد برای کمک به آدم‌ها؛ خودش ولی دستش همیشه روی تخت بود؛ بی‌حرکت. می‌خواهم دستم را دراز کنم. برای همین شروع کرده‌ام...

«پرخو» به قلم شبنم غفاری حسینی در قطع رقعی و ۱۲۸ صفحه، توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...