رمان «موسیقی شانس» اثر پل استر، نویسنده آمریکایی، با ترجمه خجسته کیهان چاپ و در کتاب‌فروشی‌ها توزیع شد.

به گزارش ایبنا، این کتاب از سوی نشر افق (ناشر سلسله آثار پل استر) منتشر شده است. این ناشر برای خرید امتیار و انتشار ترجمه فارسی کتاب «موسیقی شانس» مطابق با قانون بین‌المللی «حق انحصاری نشر اثر» با نویسنده کتاب به توافق رسیده است.

«موسیقی شانس» (با عنوان اصلی: The Music of Chance) در سال 1990 توسط استر نوشته شده و در سال 1993 دستمایه ساخت یک فیلم سینمایی به همین نام، با کارگردانی فیلیپ هاس قرار گرفته است.

نویسنده در این کتاب داستان زندگی فردی به نام «جیم ناش» را نقل می‌کند که پس از جدایی همسرش، در بزرگ کردن دختر دو ساله خود دچار مشکل می‌شود. ماجراهایی در زندگی ناش اتفاق می‌افتد و بازی سرنوشت او را به ناامیدی می‌کشاند. این شخصیت داستانی نوعی «شرارت» را در زندگی خود می‌یابد که بختش را به آتش کشیده و خشمی شعله‌ور را درون خود می‌یابد.

برخی از منتقدان این کتاب را رمانی «ابزورد» دانسته‌اند که بی معنایی زندگی غربی را تصویر می‌کند. این نویسنده در اکثر آثار خود زندگی امریکایی (و آنچه به زندگی نیویورکی موسوم است) را به بوته نقد می‌کشد.

«موسیقی شانس» در 298 صفحه، 9 فصل، با شمارگان 2000 نسخه و قیمت 6000 تومان منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...