رمان «جنگ خانه‌درختی» [The great treehouse war] نوشته لیسا گرف [Lisa Colleen Graff] مجددا ترجمه شد.

به گزارش کتاب نیوز، این رمان که پیش از این توسط انتشارات شهر قلم و با عنوان «جنگ بزرگ خانه درختی» و ترجمه شیما شریعت در 242 صفحه منتشر شده بود؛ اکنون با ترجمه فریده خرمی و توسط انتشارات پیدایش منتشر شده است.

لیسا کالین گرف متولد ۱۹۷۴ آمریکاست. او در کالیفرنیا به دنیا آمد و در ایتالیا به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. در دانشگاه بود که توسط استادش به نوشتن تشویق شد و به نوشتن رمان برای نوجوانان رو آورد. استقبال از نوشته‌های گراف باعث شد به‌طور تمام‌وقت به نوشتن رو بیاورد و حالا در خانه‌اش در پنسیلوانیا برای بچه‌ها داستان می‌نویسد. او همچنین مشغول تدریس رشته ادبیات کودکان در دانشگاه نیز هست.

«اردوگاه بطری‌های گمشده»، «مطلقاً تقریبا»، «کلاف پرگره»، «چیزی درباره جرجی»، «سومی نابغه»، «چتر تابستان» و «گمشده در روز روشن» کتاب‌هایی از این‌نویسنده هستند که پیش‌ از این، ترجمه‌ فارسی‌شان توسط نشر پیدایش منتشر شده است.

داستان رمان «جنگ خانه‌درختی» درباره دختربچه‌ای به‌نام وینی است که پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند و او نمی‌تواند با این‌مساله کنار بیاید. به‌همین‌دلیل تصمیم می‌گیرد یکه‌وتنها در یک خانه درختی زندگی کند. در نتیجه پدر و مادر وینی به این تصمیم می‌رسند که وینی ۳ روز در هفته را پیش هرکدام از ‌آن‌ها باشد و چهارشنبه را تنها در خانه درختی‌اش باشد. این خانه درختی بین خانه پدر و مادر قرار دارد. وینی به مرور به‌خاطر رفتارهای پدر و مادرش سرخورده می‌شود و به این‌نتیجه می‌رسد که تا پدر و مادرش سر عقل نیامده‌اند از خانه درختی‌اش تکان نخورد!

در ادامه داستان، دوستان وینی هم تصمیم می‌گیرند به او ملحق شوند اما ۱۰ بچه در یک خانه درختی جا نمی‌شوند. در ضمن هرکدامشان برای خودش سازی می‌زند و حالا وینی است که باید یا همه را راضی نگه دارد و یا ...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

بدترین شب
۱۳ روز بعد از آن اتفاق
پرت‌شدن بروگن از پشت‌بام در صبحِ پنج‌شنبه، اتفاق وحشتناکی بود. همه بچه‌های خانه‌درختی ده نفره از توی خانه صدای تالاپِ دلهره‌آوری را شنیدند. بیرون از خانه، پدر و مادرها، ماموران پلیس، و خبرنگاران از ترس جیغ کشیدند. وقتی وینی و دوستانش صحنه‌های فیلم‌برداری‌شده اخبار را تماشا کردند، ترسی دوباره سر تا پاشان را گرفت. بروگن در حالی روی زمین افتاده بود و از درد زوزه می‌کشید که دستش در کنار تنش با زاویه‌ای قرار گرفته بود که یک دست هرگز نباید در آن زاویه باشد.
بدترین قسمت ماجرا، درست بعد از پرت شدن بروگن پیش آمد، زمانی که هیچ‌کس از کاری که باید می‌کرد مطمئن نبود. ماموران پلیس فکر می‌کردند نمی‌توانند از موانع رد شوند و خودشان را به بروگن برسانند و بچه‌های خانه‌درختی ده نفره جلو پنجره خشک‌شان زده بود و از پایین آمدن می‌ترسیدند.
این‌ لوگن بود که راه حل فاجعه را پیدا کرد. او مثل یک میمون به سرعت از طناب درختی پایین آمد و برادرش را از مانع رد کرد و به سمت پلیس کشاند. حتی سعی کرد با بروگن به بیمارستان برود اما بروگن او را کنار زد تا در خانه‌درختی بماند.
لوگن تمام آن روز را در سکوت گذراند.

این‌کتاب با ۳۱۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۶ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...