کتاب «شرم» و «ناپاک‌زاده استانبول» نوشته الیف شافاک که از سوی چهار ناشر ترجمه شده است، لغو مجوز شد.

به گزارش ایبنا، اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران در اطلاعیه‌ای خطاب به موزعان و کتاب‌فروشان آورده است: طبق اطلاع واصله، کتابِ «ناپاک‌زاده استانبول» نشر «آسیم» و نشر «فرهنگ نشرنو»  و کتاب «شرم» نشر «نیماژ» و نشر «مروارید» لغو مجوز شده است، مراتب برای اطلاع و پیشگیری از هرگونه پیگرد احتمالی حاصل از خرید و فروش آن به اطلاع می‌رسد.

شایان ذکر است که هنوز علت این لغو مجوز اعلام نشده است.

در معرفی رمان «شرم» نوشته الیف شافاک آمده است: کتاب «شرم» که ترجمه کتاب «حرام‌زاده استانبول» (انگلیسی: The Bastard of Istanbul)  است رمانی است به قلم الیف شافاک نویسنده پرفروش ترک که در اصل به زبان انگلیسی نگاشته شده است و در سال ۲۰۰۶ توسط Viking Adult به چاپ رسیده است. «حرام‌زاده استانبول» داستان خانواده‌ای اهل ترکیه و خانواده‌ای ارمنی-آمریکایی را از زاویه دید چهار نسل از زنان روایت می‌کند. داستانی درباره هنجارهای جامعه، رازهای خانوادگی و نیاز مبرم به گفت‌وگو و البته مفهوم فراموشی است؛

فراموشی جمعی که ترکیه به طور کل دچار آن شده است. «شافاک» به خاطر اشاره به نسل‌کشی ارمنی‌ها در رمان دوم خود «حرامزاده استانبول» از سوی دادگاه ترکیه به جرم اهانت به ترک بودن متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد، ولی چند ماه بعد، دوباره باز و وی با احتمال سه سال زندان روبه‌رو شد. مترجم و ناشر او هم با همین مجازات روبه‌رو شدند، اما در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۶ به خاطر کمبود مدرک، پرونده او بسته شد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...