کتاب «الهی‌نامه» امام خمینی(ره) با گردآوری محمدهادی فلاح توسط انتشارات عروج وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب امتزاج بدیعی از ادعیه و مناجات‌های
امام خمینی(ره) است که توسط حجت‌الاسلام محمدهادی فلاح گردآوری شده است و در میان این ادعیه، اشعار عرفانی سروده امام خمینی هم قرار گرفته است. بعد از مقدمه ناشر و مولف کتاب، پیش‌گفتار درج شده و بعد از آن دفاتر اول، دوم و سوم کتاب در پی هم آمده‌اند.

مناجات‌های این کتاب پس از گزینش، با رعایت تناسب در این سه دفتر سامان داده شده‌اند. دفتر نخست کتاب، «گره گشای راز» نام دارد. دفاتر دوم و سوم هم به ترتیب، «جرگه عشاق» و «آل روح‌الله» نام دارند. دعای پایانی و فهرست منابع، آخرین عناوین این کتاب هستند.

عنوان دفتر نخست و دوم، متناسب با مضامین و زمینه مناجات مربوطه، از میان سروده‌های امام(ره) و عنوان دفتر سوم هم هماهنگ با محتوای مناجات پیوسته، گزینش شده است. پیش از هر دفتر، محتوایی کوتاه از آن نوشته شده است تا خواننده با این ورودی، به مطالعه مناجات‌ها پرداخته و با آگاهی بیشتری با آن‌ها روبرو شود.

به گفته گردآورنده کتاب، متن دعاها هم با رعایت حفظ امانت، مستند و بدون حذف و اضافه، جز در پاره‌ای از موارد که جهت کمک به برداشت مخاطب در پاورقی کتاب، از اشاره و توضیح لازم دریغ نشده است.
امام خمینی(ره) در برخی از سروده‌های خود از تخلص هندی استفاده می‌کرد که برخی از این ابیات در این مجموعه آمده است.

در قسمتی از دفتر نخست این کتاب می‌خوانیم:

بارالها، ما از مقامات اولیا و مدارج اصفیا و کمال مخلصین و سلوک سالکین، حظّی جز الفاظی نداریم و از جمیع مقامات به قیل و قال قناعت نمودیم که نه از آن کیفیتی حاصل شود و نه حال.

من در این بادیه، صاحب نظری می‌جویم/ راه گم کرده‌ام و راهبری می‌جویم/ از ورق‌پاره عرفان، خبری حاصل نیست/ از نهان‌خانه رندان، خبری می‌جویم

بارخدایا، حب دنیا و تعلقات آن ما را از بارگاه قدس و محفل انس تو محجوب نموده، مگر تو با لطف خفّی خود از ما افتادگان دستگیری فرمایی و جبران ما سبق را فرمایی، تا بلکه از خواب غفلت انگیخته شده، راهی به محضر قدس پیدا کنیم.

بیراهه رفته، پشت به مقصد همی روم/ عمری دراز صرف در این کوره راه شد

بار خدایا، ما را از این خواب گران برانگیز، و از این خودخواهی و خودبینی که منشا همه مفاسد است، نجات ده و به صراط مستقیم انسانیت هدایت فرما؛ «انّک ولّی الهدایة والتوفیق»

گفتم از خود برهم تا رخ ماه تو بینم/ چه کنم من که از این قید منیّت نرهیدم

این کتاب با 126 صفحه، شمارگان 2 هزار نسخه و قیمت 2 هزار و 200 تومان منتشر شده است.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...