به گزارش ایبنا، مجموعه چهار جلدی «قصه‌های ریزه‌میزه» با نویسندگی و تصویرگری کلر ژوبرت با عنوان‌های «کیسه شادی»، «لبخند گم‌شده»، «لبخند خدا» و «قطره‌های ریزریزو» از سوی نشر داستان جمعه منتشر شد.
 
در هر کدام از این آثار به ویژگی‌هایی اشاره شده است که گاهی در زندگی‌های‌مان کمتر به آن‌ها توجه می‌کنیم مانند شکرگزاری و لبخندزدن.
تغییر نگاه و زاویه دید و دقت در محیط پیرامون از موضوعاتی است که نویسنده در کتاب «کیسه شادی» در قالب داستان هم‌صحبتی دو کفشدوزک که با هم دوست هستند، مطرح می‌کند.
در کتاب «لبخند گم‌شده» داستان گفت‌وگوی یک کرم به نام کرمینو با کفشدوزک، سنجاقک و هزارپا را به تصویر می‌کشد و کودکان را به اندیشیدن درباره حکمت خداوند تشویق می‌کند.
ژوبرت در «لبخند خدا» داستانی ساده از حیوانات جنگل بیان می‌کند که همگی از آمدن فصل بهار خوشحالند اما عنکبوت منتظر دیدن لبخند خداست.
در «قطره‌های ریزریزو» هم داستان ابرهای ریزه‌میزه‌ای مطرح می‌شود که تازه به‌دنیا آمده‌اند و نمی‌دانند چکار کنند که حوصله‌شان سر نرود تا اینکه از ایده کوچک‌ترین ابر استفاده می‌کنند.
 

 


در بخشی از کتاب «لبخند خدا» می‌خوانیم: «زوزون، حلزون کوچولو با شادی گفت: «چه خوب که بهار امده! من بهار را خیلی دوست دارم؛ به خاطر باران خوبش.» پروانه گفت: «من به‌خاطر شکوفه‌های گیلاس، بهار را خیلی دوست دارم.» سنجاقک کمی فکر کرد و یک نفس گفت: «من به خاطر رقص آفتاب روی رودخانه عاشق بهارم.» زوزون با شادی گفت: «چه قشگ گفتی سنجاقک!»
 
کلر ژوبرت متولد فرانسه است و حدود سی سال است که در ایران زندگی می‌کند. او بیش از 20 سال است که برای بچه‌ها داستان می‌نویسد و اغلب خودش داستان‌هایش را تصویرگری می‌کند. وی تاکنون ده‌ها جلد کتاب برای بچه‌ها در ایران، لبنان و فرانسه منتشر کرده است.
 
انتشارات داستان جمعه، مجموعه «قصه‌های ریزه‌میزه» را با شمارگان هزار نسخه و قیمت 120 هزارریال برای هرجلد منتشر کرده است.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...