کتاب «جابه‌جایی در قدرت» نوشته الوین تافلر با ترجمه شهیندخت خوارزمی توسط نشر نو به چاپ پانزدهم رسید.

به گزارش مهر، کتاب «جابه‌جایی در قدرت» نوشته الوین تافلر به‌تازگی با ترجمه شهیندخت خوارزمی توسط نشر نو به چاپ پانزدهم رسیده است.

چاپ اول این‌ترجمه در سال ۱۳۷۱ عرضه شده و حالا نسخه‌های چاپ پانزدهمش عرضه‌ شده‌اند. نشر نو، به‌جز این‌کتاب، دو کتاب «شوک آینده» و «موج سوم» را هم از اروین تافلر با ترجمه حشمت‌الله کامرانی و شیهندخت خوارزمی

الوین و هایدی تافلر با کتاب‌های «شوک آینده»، «جابه‌جایی در قدرت»، «موج سوم» و «جنگ و ضد جنگ» به شهرت جهانی دست پیدا کرده‌اند. هر یک از این کتاب‌ها برای تحلیل تحولات پیچیده جهانی نوشته شده‌اند.

تافلر در کتاب «جـابه‌جـایی در قدرت» نشان می‌دهد نقش عناصر سه‌گانه «قدرت ـ زور»، «پول» و «دانایی» در حیات سیاسی و اجتماعی بشر و تحول اهمیت آن‌ها در طول تاریخ چگونه بوده و چگونه امروز دانایی به نیرومندترین عنصر قدرت تبدیل شده است.

چاپ پانزدهم این‌کتاب با ۷۴۷ صفحه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان عرضه شده است.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...