ابوالفضل زرویی، نویسنده و طنز پرداز در سلسله نشست ‌«دگرخند» با بیان اینکه به اندازه انگشتان دست کتاب قابل اعتنای طنز نداریم، گفت: در حوزه طنز کم کار شده و اطلاعات ما از طنز جهان مربوط به پنجاه سال پیش است. 
 

دومین نشست نقد و بررسی کتاب‌های طنز دگرخند در سال 88 به نقد کتاب «درباره طنز» نوشته ابوالفضل حری از آثار منتشر شده حوزه هنری با حضور مولف کتاب و ابوالفضل زرویی، طنزپرداز و منتقد ادبی برگزار شد.

ابوالفضل زرویی درباره این کتاب و رویکرد پژوهشی‌اش گفت: با وجود اینکه این کتاب در شکل یک پژوهش دانشگاهی و علمی تولید شده اما مشکلاتی در شکل کتاب سازی آن وجود دارد که شاید بخشی از آن مربوط به صفحه بندی وعدم ویراستاری مناسب باشد که ارجاع آن را به عنوان منبعی علمی دچار تردید کرده است.

زرویی با اشاره به مواردی که به فضای کلی کتاب آسیب رسانده، در مورد محتوای کتاب افزود: این کتاب هدف مشخصی دارد اما نتوانسته است آنها را منتقل کند و با توجه به پرسش‌هایی که در ابتدای کتاب مطرح می‌شود، مخاطب در مجموع پاسخی برای آنها نمی‌یابد.

این نویسنده طنز ادامه داد: البته پژوهش‌ در حوزه طنز حرکتی پسندیده است چرا که در این حوزه کم کار شده و ما به اندازه انگشتان دست کتاب طنز قابل اعتنا نداریم، حتی گذشته از کتاب اطلاعات ما از طنز خارج از ایران مربوط به پنجاه سال پیش است این حتی در حوزه آثار کمدی تصویری نیز صدق می‌کند و ما با کمدین‌های جدید دنیا آشنا نیستیم.

در این برنامه ابوالفضل حری درباره موارد مطرح شده درباره کتابش عنوان کرد: من قصد رد کردن نظرات دوستان را ندارم و قبول دارم که در بخش‌هایی می‌شد پرداخت بیشتری کرد با این حال قصد من پژوهش درباره زبان شناسی و بررسی سر درگمی در تفکیک تعاریف قلمروهای شوخ طبعی در ادبیات طنز ما بود.

کتاب «درباره طنز» پژوهشی است که به بررسی «تعاریف و واژگان مربوط به قلمرو شوخ طبعی»، «طنز پرخاشگرانه» و «مبحث ترجمه آثار طنز» اختصاص دارد.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...