عکس‌نوشت‌های مصطفی مستور منتشر شد.

«پرسه در حوالی زندگی» (40 یادداشت بر 40 عکس از عکاسان 23 کشور جهان)، به ارایه 40 قطعه عکس از عکاسان ایرانی و خارجی با انتخاب کیارنگ علایی اختصاص دارد، که مستور با توجه به ظرفیت‌های روایی عکس‌ها، متن روایی و برداشت و تحلیل خود را از آن‌ها در حاشیه هر عکس منتشر کرده است.

پرسه در حوالی زندگی مصطفی مستور

 این مجموعه به صورت دوزبانه به تازگی با همکاری نشر چشمه و رسش منتشر شده، که محمد فیض‌الله نوشته‌های مستور را ترجمه کرده است.

همچنین «چند روایت معتبر» (چاپ پنجم)، «دویدن در میدان تاریک مین» (چاپ دوم)، «حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه» (چاپ چهارم)، «استخوان خوک و دست‌های جذامی» (ششم)، «عشق در پیاده‌رو» (چهارم)، و «من دانای کل هستم» (چهارم) به تازگی از سوی نشر چشمه تجدید چاپ شده‌اند. «روی ماه خداوند را ببوس» (چاپ هفدهم) نیز از سوی نشر مرکز چاپ مجدد شده است.

به گزارش ایسنا، «من گنجشک نیستم»، سومین رمان مستور، در حجمی حدودا 100صفحه‌یی، «تهران در بعدازظهر» شامل شش داستان کوتاه به‌عنوان پنجمین مجموعه‌ی داستان این نویسنده، و مجموعه‌ی شعری که هنوز نام مشخصی ندارد و شامل 50 شعر از سروده‌های پنج سال اخیر اوست، آثاری هستند که برای انتشار آماده‌اند، اما مستور فعلا قصد انتشارشان را ندارد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...