امروز هفتم اکتبر برابر است با صد و شصتمین سال‌روز مرگ ادگار آلن پو نویسنده ، منتقد و شاعر آمریکایی که تاکنون بیش از 250 اثر سینمایی و تلویزیونی بر اساس آثارش ساخته شده است.

به گزارش ایبنا، ادگار آلن پو، نویسنده سبک وحشت و نخستین نویسنده داستان‌های جنایی در ادبیات مدرن آمریکاست. عمده شهرت این نویسنده به خاطر داستان‌های ترسناک با درون‌مایه‌ «گوتیک» است. او که بسیاری از آثارش شهرت جهانی یافته‌اند، از پیشروان جدی این سبک ادبی محسوب می‌شود.

سینماگران نیز با توجه به محبوبیت ژانر وحشت و دلهره‌آور در بین مخاطبان، آثار و داستان‌های این نویسنده را بارها دست‌مایه ساخت فیلم‌های سینمایی کردند که نتیجه آن آثاری است که برخی از آن‌ها در زمره شاهکارهای سینمای وحشت و پلیسی به شمار می‌آیند.

 نخستین اثر سینمایی که از کتاب‌های پو الهام گرفت، فیلمی بود با عنوان «شرلوک هلمز در قتل بزرگ سرنوشت» که بر اساس رمان «قتل در خیابان مورگ» این نویسنده، در حدود صد سال پیش ساخته شد.

دیوید گریفیث که از نخستین کارگردانان حرفه‌ای تاریخ سینما نیز به شمار می‌آید، نیز کتاب «صندوق آمونتیلادو» را برای ساخت انتخاب کرد تا آلن‌پو از نخستین نویسندگانی باشد که سینما آثار آن‌ها را اقتباس کرده است.

این روند به شکلی مستمر در سینمای کلاسیک و دهه‌های ?? و ?? و سال‌های نخستین سینمای ناطق نیز ادامه یافت.

در این سال ها که سینمای وحشت رویکرد اصلی سینمای پرمخاطب نیز به شمار می‌آمد، باید به فیلمی آلمانی با عنوان «داستان‌شگفت انگیز» اشاره کرد که بر اساس رمانی به همین نام اثر پو ساخته شده بود.

علاوه بر این، در سال 1934 نیز فیلمی با عنوان دیوانه‌وار از سینمای آمریکا توانست با استقبال مخاطبان رو‌به‌رو شود که اقتباسی از داستانی کوتاه به همین نام اثر ادگار آلن پو بود.

دهه 50 را باید سال‌های اقتباس تلویزیونی و مجموعه‌های پلیسی جذاب دهه پنجاه به شمار آورد که سال‌های اولیه استیلای جعبه جادویی بر سینما نیز بود.

در دهه 60 فیلم «نقاب مرگ سرخ» به کارگردانی «روگرکورمان» توانست بار دیگر اقتباس‌های موفق سینمایی را از آثار آلن پو زنده کرده که سرچمشه ساخت بسیاری دیگر از آثار سینمایی دهه 60 بود.

دهه هفتاد را باید رکود اقتباس از آثار پو به شمار آوریم اما در همین دهه فیلمی از سینمای مکزیک ساخته شد که در ژانر وحشت اثری متفاوت به شمار می‌آید و اقتباسی از شعر «قصرجن زده» بود.

در سال 1980 فیلم «مه» توانست در فهرست پرفروش‌ترین آثار سینمایی قرار گیرد که این اثر را «جان کارپنتر» در ژانر وحشت ساخته بود.

«جیسس فرانکو» در سال 1982 فیلم «انتقام در شام آخر» را ساخت که به شدت از سوی منتقدان مورد سرزنش قرار گرفت و از آن به عنوان بدترین اقتباس سینمایی از آثار آلن پو یاد می‌شود.

در دهه نود رمان «نقاب مرگ سرخ» بار دیگر و این بار به کارگردانی «لری برند» به تصویر کشیده شد که «آدریان پل» نقش اصلی آن را بازی می‌کرد.

در دهه نود مهم‌ترین اقتباس از آثار این نویسنده آمریکایی فیلمی است با عنوان "El escarabajo de " که مارتینز اسپانیایی کارگردانی آن را بر عهده داشت.

روند اقتباس‌های سینمایی از آثار آلن‌پو هرگز قطع نشده است و حتی امسال نیز «مایکل کاستا» فیلمش را بر اساس «قلب رازگو» اثر آلن‌پو روانه پرده سینماهای جهان کرد.

در هزاره سوم، هنوز هم داستان‌های هراس‌آور این نویسنده، محبوب سینماگران است و در حال حاضر  پنج پروژه سینمایی بر اساس رمان‌های آلن‌پو در حال ساخت است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...