شوهرش کارگر دائم‌الخمری بوده که سالها او را کتک می‌زده است. زن، پس از مرگ شوهر،‌ با تنها پسرش پاول زندگی می‌کند... به انقلابیون می‌پیوندد، چون معتقد است که یگانه راه مبارزه با جهل و ظلم همین است... بعد از مرگ پدر، پاول دیگر می‌تواند هر کتاب ممنوعه‌ای را به همراه ببرد و بخواند و دوستان هم قطارش را، که همگی معتقد به اهداف انقلاب‌اند، به خانه دعوت کند... مادر جای او را می‌گیرد.

مادر [Mat'] . (Mother)  اثری از ماکسیم گورکی [آلکسی ماکسیموویچ پیشکوف
مادر
[Mat'] . (Mother)  اثری از ماکسیم گورکی [آلکسی ماکسیموویچ پیشکوف1، 1868-1936)، نویسنده روس، که به صورت پاورقی در 1908 در مجله زنانی2 (دانش) منتشر شد. از میان آثار مردمی نویسنده، این رمان، به دلیل ویژگی انقلابی‌اش، مهم‌ترین اثر او شمرده می‌شود. قهرمان رمان زنی است میانسال به اسم پلاگیا ولاسووار3 که زندگی را در فقر گذرانده و در سکوت و خاموشی رنج برده است و سرانجام متقاعد شده است که زندگی جز این نمی‌تواند باشد. شوهرش کارگر دائم‌الخمری بوده که سالها او را کتک می‌زده است. زن، پس از مرگ شوهر،‌ با تنها پسرش پاول4 زندگی می‌کند. پاول کارگری است جوان، باهوش، و علاقه‌مند به کتاب، که بعدها به انقلابیون می‌پیوندد، چون معتقد است که یگانه راه مبارزه با جهل و ظلم همین است. بعد از مرگ پدر، پاول دیگر می‌تواند هر کتاب ممنوعه‌ای را به همراه ببرد و بخواند و دوستان هم قطارش را، که همگی معتقد به اهداف انقلاب‌اند، به خانه دعوت کند. اوایل، پلاگیا از بحث و جدل آنها هیچ سر در نمی‌آورد، ولی چیزی نمی‌گذرد که میل به آزادی را در خود احساس می‌کند و پی می‌برد که حق حیاتی هم می‌تواند داشته باشد؛ روز به روز با افکار و آرزوهای پسرش و رفقای او مشارکت بیشتری پیدا می‌کند. وقتی پاول غیاباً محکوم به تبعید می‌شود، مادرش در فعالیتهای مخفی که وی برای نجات مردم می‌کرد جای او را می‌گیرد. پلاگیما کماکان از جانب پلیس تحت تعقیب است. سرانجام، در عرصه نبرد و در کنار هم‌ردیفانش، دشنام می‌خورد و زیر لگد می‌افتد و بعد هم قربانی می‌شود. این زن قربانی که هنگام مرگ فقط فریادی به نشانه عصیان سرداده است، نمونه واقعی تفکر انقلابی شناخته می‌شود. منتقدین روس او را «مظهر عصر خود» نامیده و رمان را گواه زنده‌ای دانسته‌اند که مولف از اعماق اجتماع در مورد مبارزات انقلابی پرولتاریای روس ارائه داده است. این کتاب، به عنوان اثری برجسته، برای اولین بار در قلمرو ادبیات روس تحلیل منسجمی از شرایط زندگی اجتماعی به دست داده است، و قهرمان داستان، ضمن غوطه‌ور شدن در چنین شرایطی،‌ نه تنها با بن‌بست و یأس و ناامیدی رو به رو نمی‌شود، بلکه حتی درهایی هم به سوی آینده می‌گشاید. اگر برخی خرده گرفته‌اند که نویسنده درمورد گفتگوهای بین شخصیت‌های رمان دچار عبارت‌پردازی شده است، دلیلش این است که جنبه تغزلی – رزمی اثر همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است؛ ضمن این که از نظر روان‌شناسی، صفحات زیادی از این کتاب تحسین‌برانگیز است و در ردیف پراحساس‌ترین صفحاتی است که گورکی نوشته است.         

قاسم روبین. فرهنگ آثار. سروش

1.Maksim Gorki (Aleksei Maksimovic Peskov)  2.Znanie
3.Pelagea Wlassowa  4.Pavel

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...