کتاب «چابک» [Agile] نوشته اندی نوبل و جف سادرلند [Jeff Sutherland and Andy Noble] با ترجمه فاطمه کشت‌ورز توسط انتشارات راه‌پرداخت منتشر و راهی بازار نشر شد.

چابک» [Agile] نوشته جف سادرلند [Jeff Sutherland ]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب درباره رویکرد و شیوه‌ای است که ابتدا در حوزه برنامه‌نویسی آغاز شد اما طولی نکشید به سایر حوزه‌ها نیز ورود پیدا کرد. چابک رویکرد یا شیوه‌ای برای تقویت نوآوری از طریق مشارکت عمیق مشتریان و آزمون تطبیقی و یادگیری است. اگر بخواهیم تعریفی از تیم‌های چابک ارائه دهیم می‌توان گفت تیم‌های چابک، گروه‌های کوچک میان‌کارکردی و کاملاً متعهدی هستند که بر پیشرفت‌های نوآورانه در محصولات و خدمات مشتری، فرایندهای کسب‌وکاری که آنها را تولید و فناوری‌هایی که این فرایندها را امکان‌پذیر می‌سازند، متمرکز هستند. نکته مهم دیگر در متد چابک، انتقال و آموزش به کمک تعامل با افراد سازمان، به جای استفاده از مستندات است. ارتباط فرد با نزدیک‌شدن به افراد تازه‌وارد به انجام هرچه بهتر فرایند آن‌بوردینگ آنها کمک کرده و دانش خود را با نشستن در کنارشان به آنها انتقال می‌دهد.

نویسنده این‌کتاب می‌گویند هر تیم یک «سرپرست» دارد که مسئول نهایی ارائه ارزش به مشتریان و یک «مربی» است که دائماً به تیم جهت افزایش سرعت، کارایی و روحیه خود کمک می‌کند. اعضای تیم مشکلات پیچیده را به ماژول‌های کوچک تبدیل می‌کنند و سپس راهکارهای بالقوه‌ای را در چرخه‌های کوتاه‌مدت (کمتر از یک ماه) که با عنوان اسپرینت شناخته می‌شوند، ایجاد می‌کنند. این فرایند برای همه شفاف است. اعضای تیم جلسات روزانه‌ای را برای بررسی میزان پیشرفت و شناسایی موانع ترتیب می‌دهند. آنها اختلاف‌نظرات را از طریق تجربه و بازخورد و نه از طریق بحث‌های طولانی برطرف می‌کنند.

آنها نمونه‌های اولیه‌ای از تمام یا قسمتی از پیشنهادها را با تعدادی از مشتریان در دوره‌های زمانی کوتاه آزمایش می‌کنند. اگر مشتریان استقبال کنند، یک نمونه اولیه ممکن است فوراً عرضه شود، حتی اگر بعضی از مدیران ارشد موافق نباشند یا بعضی دیگر فکر کنند که این نمونه‌های اولیه نیازمند امکانات جانبی بیشتری هستند. سپس تیم برای یافتن شیوه‌هایی برای بهبود چرخه‌های آتی همفکری می‌کنند و جهت رسیدگی به اولویت‌های اصلی بعدی آماده می‌شوند.

به عقیده مولفان کتاب پیش‌رو، یک سازمان چابک به جای تمرکز بر اینکه چه داریم و بر اساس آن، چه چیزی را باید ارائه کنیم، بر این موضوع تمرکز می‌کند که مشتری چه می‌خواهد (تقاضا) و به‌منظور برآورده‌کردن این نیازها، فرایندهای داخلی را اصلاح و اقدام به طراحی خدمات و محصولات می‌کند. شروع این فرایند، چیزی بیشتر از ثبت قراردادهایی است که نیازمندی‌ها، زمان‌بندی و قیمت در آنها قید شده است. ما همواره با تعامل نزدیک با مشتری از نیازهای آنها باخبر می‌شویم.

این‌کتاب با ۱۰۲ صفحه و قیمت ۴۱ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...