کتاب «تهران، شهر موزه‌ها» به دو زبان فارسی و انگلیسی برای اولین بار به معرفی بیش از ۱۰۰ موزه در تهران با تفکیک مناطق ۲۲ گانه پرداخته است.

به گزارش فارس، کتاب «تهران، شهر موزه‌ها»، پژوهشی پیرامون موزه های مناطق ۲۲ گانه تهران به قلم فرحناز یوسفی و ترجمه فاطمه بختیاری به چاپ رسید و در نمایشگاه کتاب فرانکفورت نیز از طرف انجمن فرهنگی و هنری زنان ناشر به همراه دو کتاب جدید از انتشارات پرستوی سپید ارائه شد.

کتاب «تهران، شهر موزه‌ها» به دو زبان فارسی و انگلیسی است و برای اولین بار به معرفی بیش از ۱۰۰ موزه در تهران با تفکیک مناطق ۲۲ گانه پرداخته است.

با توجه به اینکه تاکنون کتابی جامع در این زمینه به چاپ نرسیده، این کتاب می‌تواند رفرنسی برای دانشجویان معماری، باستان شناسی، تاریخ و رشته‌های مرتبط باشد.

مقدمه کتاب به قلم دکتر غلامحسین تکمیل همایون از استادان پیشکسوت تهران شناسی است که از کتاب و ایشان در هفته تهران، با حضور اعضای شورای شهر و پیشکسوتان تهران شناسی تجلیل به عمل آمد و همچنین در نمایشگاه کتاب تهران، از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شد.

مترجم این کتاب فاطمه (گلشن) بختیاری، ویراستار، مهرداد یوسفی، عکاس‌ها توسط عمید رضوی، سپیدرو زمانی و حامد شهری اخذ شده است. این کتاب در جشنواره کتاب سال بانوان و جشنواره تهران پژوهان نیز شرکت دارد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...