در پی توافقنامه سوریه و قزاقستان قرار است به زودی مرکزی فرهنگی در جوار آرامگاه ابونصر فارابی در دمشق ساخته شود.

سوریه برای ساخت مرکزی فرهنگی نزدیک آرامگاه فیلسوف برجسته مسلمان ابونصر محمد فارابی در منطقه "اب الصغیر"دمشق در سوریه اعلام آمادگی کرد.

چندی پیش استاندار دمشق و سفیر قزاقستان در سوریه توافقنامه همکاری امضاء کردند تا مرکز فرهنگی تاریخی ساخته و آرامگاه فارابی ترمیم و بازسازی شود. بر اساس این توافقنامه قرار شد قزاقستان هزینه مالی ساخت مرکز را داده و سوریه نیز به این منظور زمینی نزدیک آرامگاه فارابی در منطقه شمال شرقی دمشق به مساحت 22 هکتار را اعطا کند.

به گزارش مهر به نقل از روزنامه تشرین، در نزدیکی آرامگاه فارابی، قبرستان افرادی چون حفصه دختر عمر و همسر حضرت محمد (ص)، همسر جعفر طیار، دختر امام حسن (ع)، دختر مسلم بن عقیل(س)، دختر کوچک امام حسین (ع)، بلال حبشی و افراد دیگر وجود دارند.

ابونصر محمد بن محمد معروف به فارابی از فیلسوفان ایرانی قرن سوم و چهارم هجری است که حدود سال 257 هجری در ناحیه فاراب خراسان ( قزاقستان کنونی ) به دنیا آمد. در جوانی برای تحصیل به بغداد رفت و به فراگیری منطق و فلسفه پرداخت و به زودی نام او به عنوان فیلسوف و دانشمند شهرت یافت. سپس در سال 330 هجری به سیف الدوله حمدانی حاکم حلب پیوست و جزء علمای دربار او در آمد . وی در سال 338 هجری در سن 80 سالگی در دمشق وفات یافت. 

فارابی در انواع علوم بی همتا بود. چنانکه درباره هر علمی از علوم زمان خویش چون زبان، ریاضیات، شیمی، هیأت، موسیقی، علوم نظامی، طبیعیات، الهیات، فقه، منطق و علوم مدنی دارای مهارت بوده است.

اگرچه "کندی" نخستین فیلسوف اسلامی مشهور است، اما چون او نتوانست همچون فارابی مکتب فلسفی تأسیس کند؛ فارابی به عنوان اولین فیلسوف مسلمان شناخته می‌شود. به طوری که ابن‌سینا او را استاد خود می‌دانست و "ابن رشد" و دیگر علمای اسلام برای او ارزش و احترام بسیاری قائل بودند. از این رو به او لقب "معلم ثانی" پس از ارسطو ــ معلم اول ــ را داده اند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...