کتاب «آرای اختصاصی امام خمینی در وجودشناسی عرفانی» نوشته سید مرتضی مبلغ توسط پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، در مجموعه آثار عرفانی امام خمینی (ره) به عنوان یکی از اصحاب و اساتید عرفان، به ویژه در آثار وجودشناسی ایشان، آرا و نظریاتی بدیع و مبتکرانه به چشم می‌آید که به نظر می‌رسد علاوه بر آن‌که در آثار هیچ‌یک از اصحاب و اساطین عرفان موجود نبوده و اختصاصی ایشان است، بلکه به رفع برخی کاستی‌ها و اشکال‌ها در عرفان نظری منجر شده و به استحکام و تقارن بیشتر برخی از نظریات کمک می‌رساند.

هدف از نگارش کتاب «آرای اختصاصی امام خمینی در وجودشناسی عرفانی» کشف و استخراج آرای اختصاصی امام (ره) در حوزه وجود‌شناسی عرفانی است. این کتاب به بررسی آرای مذکور پرداخته و در مرحله اول، اختصاصی بودن آن‌ها را مورد ارزیابی و اثبات قرار می‌دهد. سپس در مرحله دوم به بررسی و آزمون صحت و استحکام آن‌ها می‌پردازد و آثار مترتب بر آن‌ها را در ساحت علم عرفان مشخص می‌کند.

این کتاب 5 فصل دارد که عناوین‌شان به ترتیب عبارت است از: «تعلق جعل به ماهیت»، «انطباق عماء با فیض اقدس»، «اطلاق وجود و قوی‌ترین دلیل آن»، «ملاک اعتبارات وجود» و «ترجیح تجلی و ظهور بر صدور».

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

«از جمله ابن‌سینا برای واجب‌الوجود ماهیتی جز وجود قائل نشده و دلیلش را آن می‌داند که اگر برای حق تعالی ماهیتی باشد که در مرتبه آن، موجود نباشد، وجود حق تعالی من جمیع‌الجهات نخواهد بود، چون در مرتبه ماهیت موجود نیست، و این امر مستلزم ترکیب ذات از وجدان و فقدان، و محدودیت ذات است که با وجوب ذاتی منافات دارد. به عبارت دیگر، اگر اتصاف حق‌تعالی به وجود، در مرتبه ذات او نباشد، وجودش ذاتی نیست بلکه عرضی است و هر عرضی معلول است. لذا ماهیت حق‌ تعالی در اتصاف به وجود نیازمند امری زاید بر خویش و در نتیجه معلول است و این امر با وجوب ذاتی منافات دارد.

صدرالمتالهین نیز در تقریر خود، از سه زاویه سه دلیل بر آن ارائه کرده است. در دلیل اول از طریق «نفی امکان و معلولیت»، در دلیل دوم از طریق «نفی تقدم وجود شیء بر وجود خود» و در دلیل سوم از طریق «نفی زوال وجود واجب»...»

این کتاب با 260 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 10 هزار تومان منتشر شده است.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...