جیمز بالدوین

21 فروردین 1385

جیمز-بالدوین

در 14 سالگی واعظ کلیسای کوچک "پندی کاستل" در هارلم شد... نخستین تجربیات این داستان‌­پرداز­ و نمایشنامه‌­نویس سیاه­‌پوست آمریکایی از زندگی و مذهب در اولین رمانش، «با کوه در میان بگذار» (Go Tell It on the Mountain) در سال 1953 متجلی شد. می­توان این کتاب را تا حدی شرح حال وی در سال‌های زندگیش در هارلم دانست. نویسنده در مورد این رمان می­‌گوید: «کوه کتابی بود که می­‌بایست نوشته می­‌شد، حتی اگر غیر از آن چیز دیگری نمی­‌نوشتم.»

 جیمز بالدوین   ( James Baldwin)جیمز آرتور بالدوین در دوم آگوست 1924 در محله هارلم نیویورک به دنیا آمد. وی فرزند ارشد خانواده‌ای ده نفره بود. ناپدری جیمز کشیش بود و همین باعث شد که در 14 سالگی واعظ کلیسای کوچک «پندی کاستل»در هارلم شود.

پس از فراغت از تحصیل در دبیرستان به روستای گرینویچ رفت. در اوایل دهه 1940 بالدوین اعقتادات مذهبی اش را در قالب ادبیات وارد کرد. در 1948 در شمال فرانسه اقامت گزید، ولی اغلب برای تدریس یا کنفرانس در آمریکا در رفت و آمد بود. نخستین تجربیات این داستان‌­پرداز­ و نمایشنامه‌­نویس سیاه­‌پوست آمریکایی از زندگی و مذهب در اولین رمانش، «با کوه در میان بگذار»(Go Tell It on the Mountain) در سال 1953 متجلی شد. می­توان این کتاب را تا حدی شرح حال وی در سال‌های زندگیش در هارلم دانست. نویسنده در مورد این رمان می­‌گوید: «کوه کتابی بود که می­‌بایست نوشته  می­‌شد، حتی اگر غیر از آن چیز دیگری نمی­‌نوشتم.»

مجموعه مقالاتی به نام «یادداشت­‌های یک پسر بومی»(Notes of a Native Son) در سال 1955 از این نویسنده به چاپ رسید. یعنی همان زمان که نمایشنامه «کنج استجابت»(The Amen Corner) به قلم بالدوین برای اولین بار در دانشگاه هاروارد به اجرا درآمد. سپس دومین مجموعه مقالات خود را در سال 1961 با نام «هیچ کس نام مرا نمی‌­داند»(Nobody Knows My Name) به چاپ رساند.  «اطاق جیووانی»(Giovanni's Room) (۱۹۵۶) دومین رمان او بود که داستانش با موضوعی همجنس‌گرایانه دربارهٔ مرد آمریکایی سفیدپوست و عشق همزمان او به یک زن و یک مرد در پاریس است. او «کشور دیگر»(Another Country) را به سال 1961 نوشت و بین این دو رمان مجموعه‌ای از مقاله‌هایش را با عنوان یادداشت‌های پسری بومی (۱۹۵۵) منتشر کرد.  «بار دیگر آتش»(The Fire Next Time) عنوان کتابی است که در سال 1963 به شکل جنبشی در احقاق حقوق اجتماعی نژادهای مختلف در آمریکای جنوبی گسترده شد.

در سال 1964 جیمز بالدوین دست به نگارش نمایشنامه «مرثیه‌­ای برای آقای چارلی»(Blues for Mister Charlie) زد که در مورد قتل مرد جوان سیاه‌­پوستی در می­سی‌­سی­پی بود و توسط استودیوی هنرپیشگان نیویورک تولید شد.  «دیدار آن مرد»(Going to Meet the Man) (1965) و «بگو قطار کی رفته است»(Tell Me How Long the Train's Been Gone) (1968) عنوان آخرین رمان­های وی در دهه 1960 است. روش نویسندگی او در رمان دوم دگرگونه شد و تم تکان دهنده­‌ایی که از مسایل جنسی سخن به میان می‌­آورد به روشنی تجلی یافت.

در دهه 1970 دو عنوان کتاب به شکل مجموعه مقالات و انتقادات فرهنگی به نام­‌های «بی­ نشان در خیابان»(No Name in the Street) (1972) و «شیطان مشغول می­ شود» (The Devil Finds Work)  (1976) و همچنین سه رمان با عناوین «اگر بیل استریت زبان داشت»(If Beale Street Could Talk) (1974) و «درست بالای سر من»(Just Above My Head)  (1979) و نیز داستان کودکانه «مرد کوچک، مرد کوچک: داستانی از کودکی»(Little Man, Little Man: A Story of Childhood) (1976) از این نویسنده منتشر شد.

جیمز بالدوین در سال­های آخر عمرش آخرین مجموعه مقالاتش را تحت عنوان «قیمت بلیط»(The Price of the Ticke) و آخرین کتابش را با نام «مدرکی دیده نمی‌­شود»(The Evidence of Things Not Seen) در سال 1985 به نگارش درآورد. آخرین اثر وی در مورد کشتار تعدادی کودک در آتلانتا بود. در ژوئن 1986 وی نشان افتخار فرماندهی لژیون فرانسه را از آن خود ساخت.

از میان جوایزی که این نویسنده دریافت نمود می­ توان موارد زیر را نام برد: لوح یادبود یوجین. اف. ساکسون، جایزه روزنوالد، جایزه جاگنهیم و کمک هزینه‌­ای از مؤسسه خیریه فورد.  جیمز بالدوین در یکم دسامبر 1987 بر اثر سرطان معده در منزل خود در «سینت پل دیونس»فرانسه دار فانی را وداع گفت.

مریم السادات فاطمی    معرفی کتاب

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نقد کتاب خرید دانلود زندگی نامه بیوگرافی

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...