انتشارات سروش کتاب «رأی حلال» یادداشت‌های روزانه نماینده تهران مجتبی رحماندوست را به اهتمام مختار مجاهد به چاپ رساند.

خاطرات مجتبی رحماندوست رای حلال

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در مقدمه کتاب آمده است: «این کتاب تصویر جامعی از مجلس نیست، به ازای هر کمیسیون، هر فراکسیون و حتی شخصیت تک تک نماینده‌ها، فضای مجلس با آنچه من در این نوشته ترسیم کرده‌ام متفاوت بود. حتی هر گوشه و ضلعی از صحن مجلس، حکم خاص خودش را داشت که با ضلع دیگر فرق می‌کرد، دستِ بالای صحن در قسمت هیئت رئیسه هم، عالم دیگری حاکم بود.

من در این نوشته حال و هوای خودم را به تصویر کشیده‌ام آن هم در حد بسیار ناقص و پر از جا افتادگی‌ها و بخش‌هایی که نتوانسته‌ام بنویسم یا حوصله‌اش را یا وقتش را نداشته‌ام که بنویسم. بنابراین چگونه می‌توانم ادعا کنم که این اثر تصویر روحیات سایر نمایندگان هم هست، یکی فقط سیاسی فکر می‌کرد و سیاسی حرف می‌زد و موضوع اصلی‌اش مسائل سیاسی داخلی بود، یکی تضاد اصلی‌اش هاشمی‌رفسنجانی بود یا موضوع مهمش حسین فریدون بود و در مقطعی هم مشائی و احمدی‌نژاد. البته بعضی‌ها هم فضای حضور و کلامشان سیاسی بود و به درستی و دقت به مسائل منطقه خصوصاً آمریکای جنایتکار می‌پرداختند و نقش عمده‌ای در حرکت درست مجلس داشتند. من ضمن ادای احترام به اکثریت نمایندگان فرهیخته، کارشناس، دلسوز و وظیفه‌شناس که در مجلس نهم بودند و در طول این 4 سال مطالب بسیاری از آن‌ها آموختم و شاهد بودم که در انجام وظیفۀ نمایندگی خود، سعی بلیغ و اهتمام فراوانی داشتند، مواردی را هم از نابسامانی‌های حضور نمایندگان در مجلس نهم بر‌می‌شمارم.»

در پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «در صحن علنی امروز سوال من از وزیر کشور درباره بی‌انضباطی تردد موتورسیکلت‌های متخلف در خیابان‌های شهرها مطرح می‌شود. فضای عمومی مجلس امروز نسبتا ساکت‌تر است. بعد از توضیحات وزیرکشور، رئیس جلسه از من پرسید قانع شدید؟ می‌گویم وقتی قانع می‌شوم که کار در عمل درست شود نه در جلسات. در نهایت می‌گویم از آنجایی که در این روزها استخراج کرده‌ام و نظر خیلی از نمایندگان با وزیر کشور مخالف است خصوصا نمایندگان فارس، که روی انتخاب استاندار خودشان معترض هستند، معدل رأی مجلس به وزیر کشور منفی است و اگر رأی منفی بدهند این کارت زرد، نظر مجلس درباره پاسخ وزیر به سوال من در مورد موتورسواران نیست؛ بنابراین من علیرغم این‌که قانع نشده‌ام، ولی همچون گالیله که به او گفتند بگو زمین دور خورشید نمی‌گردد، گفت نمی‌گردد اما پایش را به زمین کوبید و گفت زمین! تو بگرد. حالا من هم از از پاسخ ایشان قانع نشده‌ام ولی در شرایط فعلی فقط به زیان می‌گویم قانع شده‌ام. دبیر کمیسیون اجتماعی می‌گوید این کار در تاریخ آینده مجلس ماندگار خواهد شد. زیرا تو در واقع تعریف جدیدی از «رأی حلال» ارائه کردی.»

مجتبی رحماندوست (زاده ۱۳۳۳ در همدان)، نویسنده، شاعر و برادر مصطفی رحماندوست است. او در دوره نهم نماینده مجلس شورای اسلامی بود. او در سال ۱۳۶۲ از طریق مسجد محل به صورت بسیجی به جبهه اعزام شد و در جنگ ایران و عراق از ناحیه یک دست و یک پا مجروح شد. او دارای مطالعات حوزوی بوده و دکترای تخصصی ادبیات عرب نیز دارد. مدیریت مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری و معاونت فرهنگی و هنری بنیاد مستضعفان و جانبازان از جمله مسئولیت‌های گذشته او محسوب می‌شوند.

انتشارات سروش کتاب «رأی حلال» یادداشت‌های روزانه نماینده تهران از مجلس خاطرات مجتبی رحماندوست را به اهتمام مختار مجاهد در 915 صفحه به بهای 350 هزار تومان به چاپ رسانده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...