کتاب‌هایی از م. ا. به‌آذین (محمود اعتمادزاده) از انتشار بازماندند.

به گفته‌ی فرزند این مترجم، رمان تألیفی "مرگ سیمرغ" و ادامه‌ی خاطرات به‌آذین با عنوان "بار دیگر و این‌بار" (جلد سوم خاطرات که نام آن پیش‌تر مشخص نشده بود) فعلا اجازه‌ی انتشار پیدا نکرده‌اند.

این آثار قرار بود توسط انتشارات نیلوفر به چاپ برسند. همچنین به گفته‌ی فرزند به‌آذین، خاطرات او که مجلدهای قبلی‌اش با عنوان "از هر دری" منتشر شده بودند، ادامه دارند، اما هنوز تعداد مجلدها مشخص نیست.

از سوی دیگر، ترجمه‌هایی از این مترجم تجدید چاپ ‌شدند. به تازگی ترجمه‌ی "اوژینی گرانده"ی اونوره دوبالزاک با حروف‌چینی جدید و ویرایش به‌آذین بر کتاب، که در زمان حیاتش انجام شده بود، توسط انتشارات ناهید برای اولین‌بار چاپ شده است. این کتاب پیش از این هشت‌بار منتشر شده بود.

به گزارش ایسنا، "فاوست" گوته نیز با ترجمه‌ی او چندی پیش از سوی انتشارات نیلوفر به چاپ چهارم رسید.

محمود اعتمادزاده (م. ا. به‌آذین) دهم خردادماه سال 85 بر اثر ایست قلبی در بیمارستان آراد تهران درگذشت.

او متولد سال 1293 در رشت بود و آموزش ابتدایی و متوسطه را در شهرهای رشت و مشهد و سپس در تهران ادامه داد. به‌آذین در سال 1311 جزو دانشجویان اعزامی ایران به فرانسه رفت و تا دی‌ماه 1317 در فرانسه ماند و از دانشکده‌ی مهندسی دریایی بِرِست (Berest) و دانشکده‌ی مهندسی ساختمان دریایی در پاریس گواهینامه گرفت.

او در زمینه‌ی ترجمه، داستان، پژوهش و نقد آثاری را منتشر کرده است که از آن جمله به «کمدی انسانی» بالزاک، «آیینه‌ی جغد»، «دکتر پاوس» از گوته و «دن آرام» میخائیل شولوخف می‌توان اشاره کرد. به‌آذین زمانی هم در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری فعال بود. 

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...