• 15 آذر 1402

    نشست-نقد-و-بررسی-دن-آرام

    پس از اینکه استالین «دن آرام» را تحسین کرد، شولوخف تا عضویت شورای مرکزی حزب کمونیست پیش رفت... داستان مردمی است که سال‌ها درگیر جنگ هستند و جنگ نه‌تنها عزیزانشان را می‌ستاندبلکه بنیان خانواده‌ها را از هم می‌گسلد و ته‌مانده اعتقادات و انسانیت‌شان را می‌رباید... شولوخف نیز مانند فردوسی بر سرنوشت محتوم قهرمانان خود مویه می‌کند، اما در کشاندن آنها به مسلخ پروایی ندارد... با یک خانواده پدرسالار مواجهیم، اما مادرها نقش راهبردی دارند... سربازها انسان نیستند؛ ابزارند، ابزار التیام شهوت قدرت فرمانده ...

  • 21 بهمن 1384

    میخائیل-شولوخف

    در منطقه دن Don زاده شد و در میان طایفه قزاقها پرورش یافت؛ مادرش از خانواده دهقانان و پدرش از طبقه خرده مالکان بود. شولوخف برای تحصیل در دبیرستان به شهرهای مختلف از جمله مسکو فرستاده شد و در 1918 به هنگام آغاز جنگهای داخلی نزد خانواده بازگشت و در جنگ شرکت کرد... در 1923 به مسکو رفت و به کارهای دشوار تن در داد و از این راه معیشت خود را تأمین کرد... مقاله‌هایی در روزنامه جوانان دهقان انتشار داد . ...

Loading
تقریباً همه­‌ی قهرمانان رمان قزاق­‌اند، به استثنای قهرمان اصلی، داویدوف، که یکی از آن بیست و پنج هزار کارگری است که حزب به روستاها فرستاده است تا دهقانها را برای ورود به کالخوز ترغیب کنند... دهقانهای «میانه حال»، در حال واگذاری اراضی و اموال خودشان به کالخوز، دودلی نشان می­‌دهند و نهفتن بذرها و کشتن دامهایشان را بر واگذار کردن آنها به دولت ترجیح می­‌دهند... شورشی در دهکده بر پا می‌­شود. ...
داستان چندروزه‌ای از جنگ است، و وقایع عقب‌نشینی از رود دن را که در تابستان 1942 صورت گرفت... در حال عقب‌نشینی می‌بینند از ترس بر خودشان می‌لرزند، زبان به شکوه بازمی‌کنند و از خدا مرگ می‌خواهند. اما همین که به مناسبت آب‌تنی کردن یا برخوردی زودگذر با دختر گاوچرانی زیبا لحظه راحت و مهلتی دست می‌دهد، با سروری که گواه بر اعتمادشان به زندگی است، در زندگی عادی شناور می‌شوند. ...
حماسه و تراژدی یک ملت و بهترین فرزندان اوست... جبهه‌­ی جدایی­‌خواه مرتجعی تحت حمایت آلمانی‌ها تشکیل می‌شود... دولت حاکم دن را، روس­های سفید(ضد انقلابی)، که به سمت قفقاز عقب‌­نشینی می‌­کنند، از سویی و روسهای سرخ (انقلابی) از سوی دیگر در میان گرفته‌­اند... هر دو طرف، مرتکب جنایت می‌­شوند و در هر دو طرف نیز قهرمانهایی هست... گریگوری زنده می­‌ماند و به دست سرنوشت در هم شکسته می­‌شود. ...
در حال بارگزاری ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...