«شناخت جدید از سارتر و کنکاش‌هایی در پسامدرنیسم» عنوان کتابی در دست ترجمه به فارسی توسط بهرام بهین است.

به گزارش ایبنا، این کتاب بررسی‌ اندیشه‌های «سارتر» از زاویه‌ای تازه است که سبب تزلزل تصویری می‌شود که پست‌مدرنیست‌ها از وی به عنوان چهره شاخص جریان مدرنیستی در اذهان ایجاد کرده‌اند.‌


بهرام بهین در گفت‌وگو با «ایبنا» ژان پل سارتر را یکی از شاخص‌ترین چهره‌های جریان مدرنیسم خواند و گفت: وی همواره مورد انتقاد جریان پسامدرنیستی بوده است، در حالی که «نیک هارل هاکس» نویسنده این کتاب می‌کوشد چهره جدید و واقعی‌تری از سارتر ارایه دهد.

استاد دانشگاه آذربایجان افزود: با خواندن این اثر درمی‌یابیم برخی از تشبیهات و ادراکات از اندیشه‌های سارتر به درستی از سوی پست‌مدرنیست‌ها صورت نپذیرفته و همین موضوع سبب مورد هجوم قرار دادن این اندیشمند از سوی آنان شده است. بنابراین شناساندن اندیشه‌های سارتر با بررسی دوباره آنها از نظر نویسنده اثر الزامی به نظر رسید.

بهین ادامه داد:‌ هاکس افکار سارتر را بازبینی می‌کند تا جنبه‌های تازه‌ای از آن را معرفی کند.‌ او در پی اثبات این موضوع است که تصور پست‌مدرنیست‌ها از سارتر و اندیشه‌های او که وی را به عنوان «غول مدرنیسم» به جامعه می شناسانند، چندان صحیح نیست.

وی در عین حال این اثر را دارای گرایش‌های پسامدرنیستی دانست و گفت: با وجود محتوای این اثر و گرایش‌های پست‌مدرنیستی آن باید توجه داشت که این جریان را نمی‌توان به عنوان یک راه حل برای مشکلات جهان پیرامون‌مان در نظر بگیریم،‌ اما به هر حال و با توجه به این که هر جریان و مکتب فکری به انگیزه رفع مسایل حل‌نشده جهان هستی بنا نهاده شده است، می‌توان از برخی نظرات آنان استفاده درست کرد، اما سرسپردگی محض به آنها چندان صحیح به نظر نمی‌‌رسد.

سارتر، نویسنده و اندیشمندی معتقد به اخلاقیات، عاشق شهرت، انتقادناپذیر و دشمن سرسخت بورژوازی بود. او را باید یکی از نام‌دارترین متفکران اگزیستانسیالیست به شمار آورد. در عقاید او دین جایی نداشت اما در جمله‌ای گفته است: «من دین ندارم. ولی اگر می‌خواستم دینی را انتخاب کنم، آن دین، دین شریعتی(علی شریعتی) بود.»

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...