کتاب «سلامت زاغه از سلول تا خیابان» با ترجمه علی (هژیر) خالندی توسط انتشارات همشهری منتشر شد.

سلامت زاغه از سلول تا خیابان» [Slum health : from the cell to the street] اثر جیسون کوربون و لی رایلی [Lee W. Riley & Jason Corburn]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «سلامت زاغه از سلول تا خیابان» [Slum health : from the cell to the street] اثر جیسون کوربون و لی رایلی [Lee W. Riley & Jason Corburn] در حوزه علوم اجتماعی و بهداشت نگارش شده و توسط علی (هژیر) خالندی پژوهشگر و مترجم مهابادی به زبان فارسی ترجمه شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
ما نه از اصطلاح «زاغه» (و همچنین شرایط زیستی زاغه‌نشین‌ها) تعبیری احساسی داشته‌ایم، نه فقرا را بابت فقرشان سرزنش کرده‌ایم و نه زاغه‌ها را مسئول «ساختن» مردم ناسالم دانسته‌ایم. ما نیروهای خارج از دسترس فقرای شهری را مسئول ایجاد و تداوم زاغه‌ها می‌دانیم؛ نیروهایی چون رویکردهای ضد شهری دولت‌های ملی، خودداری دولت‌ها از پرداختن به مسائل پیچیده‌ی مربوط به فقر شهری، فساد سیاسی‌ای که نفع آن در وجود فقر شهری است و اقتصاد نولیبرال جهانی‌ای که موجب تضعیف خدمات دولتی شده و یا اینکه آنها را خصوصی‌سازی کرده است. هدف این کتاب نه سرشاخ شدن با تمامی این نیروهایی که موجب ایجاد و تداوم زاغه‌های شهری بوده‌اند، بلکه شناسایی حقوق انسانی فقرای شهری است تا به ‌واسطه‌ی بهره‌مندی از آنها بتوانند در مسیر زندگی‌ای سالم گام بردارند و همچنین ارائه‌ی راهکارهایی به‌منظور نیل به این هدف است.

برخی وجود زاغه‌های شهری را طبیعی و اجتناب‌ناپذیر می‌دانند. به نظر آنها، وقتی روستاییان فقیر به شهرها کوچ می‌کنند، به دنبال اسکان در خانه‌های ارزان‌ قیمتی هستند که نزدیک محل کارشان باشد. با این وجود بسیاری از زاغه‌های شهری در اکناف جهان، محصول نبود رشد اقتصادی شهرها بوده‌اند.

زاغه‌ها هم در شهرهایی با اقتصاد در حال افول و هم در شهرهایی با اقتصاد نوظهور، رشد می‌کنند. به طریق مشابه، هستند دیگرانی که زاغه‌نشینی را یکی از مراحل توسعه می‌دانند. بنا بر نظریه اخیر، هر گاه وضعیت اقتصادی شهرها بهتر شود، زاغه‌نشینان از زاغه‌هایشان به‌در می‌آیند و به دیگر نواحی‌ای که بهداشتی‌ترش می‌دانند، می‌روند. اما با این اوصاف، اجماع اقتصادی-اجتماعی‌ای در سطح بین‌المللی، برای بهبود وضعیت فقرای شهری و زاغه‌نشینان، وجود ندارد. وضعیت زاغه‌ها، همچنان‌که ما در جای‌جای این کتاب بر آن تأکید خواهیم گذارد، اساساً متأثر از سرمایه‌گذاری ناکافی نهادها در بخش‌های مسکن، زیرساخت‌ها و خدمات زیستی فقرای شهری است، و از همین روی هم نباید آن را پیامد ناگزیر رشد شهرنشینی بدانیم. از سوی دیگر فهم اینکه چگونه نهادهای بهداشت عمومی، توسعه‌ شهری و سایر بخش‌های سیاست‌گذاری، موجب توسعه‌نیافتگی شهرها شده‌ و زاغه‌نشینی را در پی داشته‌اند، مستلزم اتخاذ نگرشی رادیکال به تاریخ استعمار، «صدور» تصمیمات برنامه‌ریزی شهری از شمال به جنوب و ظهور دیدگاه ضد شهری در توسعه‌ی بین‌المللی است.

علی (هژیر) خالندی، پژوهشگر و مترجم مهابادی دانش‌آموخته مقطع دکتری در رشته فلسفه سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است و کتاب ترجمه‌ای او، کتاب «سلامت زاغه از سلول تا خیابان» ازسوی انتشارات همشهری در 400 صفحه برای دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی تهران به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...