کتاب "فلسفه علم در پرتو حکمت خالده" تألیف محمود بینای مطلق و علیرضا کریمی زیارانی با ترجمه علیرضا ابراهیم زاده منتشر شد.

"فلسفه علم در پرتو حکمت خالده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، علم جدید به پشتوانه دستاوردهای فناورانه‌اش عملا برای بسیاری از معاصران ما منشأ حقیقت قلمداد می‌شود. اتکای علم جدید صرفا بر استدلال و داده‌های تجربی چنان ظاهر واقع‌بینانه‌ای بدان اعطا کرده که عملا آن را به مرجعی تقریبا بلامنازع بدل کرده است.

در کتاب "فلسفۀ علم در پرتو حکمت خالده"، در فضای چنین علم‌گرایی فراگیری، با بررسی دقیق محدودیت‌های درون‌ذاتی فکر استدلالی و تحقیقات تجربی، کوشش شده است نقدی عقلانی دربارۀ بنیادهای علم جدید ارائه شود.

این کتاب، که در نوع خود بی‌سابقه است، با نگاهی تازه به تعالیم سنتی شناخت‌شناسی و متافیزیک، پادزهری برای خطاهای سوبژکتیو و ابژکتیو علم جدید ارائه می‌کند و نشان می‌دهد که علم جدید خود چیزی بیش از نظامی از باورها نیست که به‌شدت از ارائه شناختی تام از حقیقت قاصر است و در تضاد با حکمت خالدۀ ادیان الهی است که برای هزاران سال نه‌تنها کلیدهای شناخت حقیقی را به بشریت اعطا کرده‌اند بلکه اسباب نائل شدن به آن را نیز، که دقیقا دلیل وجودی انسان است، فراهم آورده‌اند.

در بخشی از یادداشت مترجم این اثر آمده است: چندی است که نوای علم و فن‌آوری جدید و آثار فردی، اجتماعی، زیست محیطی و غیره ناشی از آن دیگر برای برخی چونان گذشته خوش‌آهنگ نیست و گویی این روزها جای خالی چیزی دیگر که پاسخگوی نیاز درونی باشد بیش از پیش احساس می شود.

حمله تجدد به سنت و دین در طی سال‌های گذشته (به خصوص در غرب) بازار انواع معنویت‌های کاذب و ساختگی و تعالیم به اصطلاح معنوی با ریشه غیرالهی را که با معجونی خودساخته دل‌های تشنه را به سوی خود فرا می‌خوانند، پررونق کرده است.

کتابی که در دست دارید با بیان روایتی دیگر از فلسفه علم، به شکلی ریشه‌ای به ماهیت علم جدید و همچنین به ماهیت علم از دیدگاه حکمت خالده می‌پردازد و علت وجودی معنویت‌های کاذب و خطرات آن‌ها را نیز آشکار می‌کند.

مؤلفان اصالتا پارسی زبان این کتاب، آن را به زبان انگلیسی و بدوا برای مخاطبان غربی نگاشته و در غرب منتشر کرده‌اند. با مطالعه این اثر، ترجمه آن را برای مخاطبان پارسی زبان مفید دانستم.

در بخشی از پیشگفتار این اثر هم آمده است: این کتاب نقدی بر پیش فرض‌ها و مدعیات علم جدید است و دیدگاهی جایگزین را در موضوع علم ارائه می‌کند که اساسش حکمت سنت‌های الهی‌ای است که از زمانی کهن انسان‌ها را شکل داده‌اند.

هر اندازه هم که این دیدگاه جایگزین برای ذهنیت جدید بیگانه به نظر آید، دریافت انسان‌ها از علم، طی تمامی اعصار به جز چند سده اخیر، بدین گونه بوده است. برای انسان متجدد با ذهنی علم‌گرا، نقد جهان‌بینی پیشینیان و رویکردشان به علوم یکسره آسان می‌نماید.

اجداد ما، بدون اینکه چندان امکانی برای شنیده شدن داشته باشند، همواره تحت محاکمه غیابی متجددان قرار گرفته‌اند و افکارشان اغلب بی‌اهمیت قلمداد شده است.

حال، پیشینیان چگونه جویای شناخت و واقعیت بوده‌اند؟ اگر فرصتی به ایشان داده می‌شد، دیدشان به علوم جدید چگونه می‌بود؟ و به نقد متجددان در مورد دیدگاهشان چگونه پاسخ می‌دادند؟ هدف این کتاب پاسخ به این پرسش‌هاست.

قصد ما به دور از توسل به احساسات دینی در سطح قشری، ارائه برهان‌های عقلی در پشتیبانی از دیدگاه‌های سنت‌های بزرگ در حوزه شناخت و واقعیت است.

علم جدید با تمام شگفتی‌هایی که می‌آفریند و تمام فجایعی که ممکن است در آن‌ها شریک باشد، در اینجا نه به لحاظ نتایجش، که ممکن است مفید یا مضر باشند، بلکه نظر به اصولش و در مقایسه با حکمت سنت‌های بزرگ ارزیابی می‌شود، سنت‌هایی که تقریبا همه جا و در طی بیشتر اعصار حکیمان و بزرگان بی‌شماری به بشریت تقدیم کرده‌اند.

انتشارات حکمت کتاب "فلسفه علم در پرتو حکمت خالده" را در 160صفحه و با قیمت 45 هزار تومان راهی بازار کتاب کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...