کتاب «به عقب بر نمی‌گردیم» یادداشتهای طنز محمدامین می‌مندیان در نقد عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.

به عقب بر نمی‌گردیم یادداشتهای طنز محمدامین می‌مندیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این اثر اولین جلد از مجموعه طنز سیاسی «تدبیرهای کلیدی» است که با همکاری و تلاش باشگاه طنز انقلاب به نگارش در آمده است. بعضی کلمات و جملات هستند که در گذر زمان دچار استحاله می‌شوند. یعنی معنی‌شان عوض نمی‌شود؛ اما حسشان تغییر می‌کند. مثلاً شعار «به عقب برنمی‌گردیم» که شعار انتخاباتی دولت دوازدهم بود، معنی خیلی خوبی دارد اما عزیزان دولتی در تمام شاخص‌ها درعوض ترقی کردن، کلاً معنی و حس جمله را عوض کردند. یعنی الان اگر بگویی «به عقب برنمی‌گردیم» همه از دور و اطرافت متفرق می‌شوند.

کتاب «به عقب برنمی‌گردیم» مجموعه طنزهای کوتاه طنزپرداز جوان، محمدامین میمندیان است که به تمام شاخص‌هایی که قرار بود به جلو بروند؛ اما به عقب برگشتند پرداخته است. از قیمت ارز و سکه تا خودرو و عزت و پاسپورت. بعد از خواندن طنزهای این کتاب، دیگر شنیدن جمله «به عقب برنمی‌گردیم» شما را یاد خاطرات بد نمی‌اندازد. نویسنده در این کتاب برخی مصادیق عینی و کافی از به عقب برنگشتن یا کاش به عقب برگشتن را مرور کرده و ابعاد مختلف تحقق یا عدم تحقق شعارهای انتخاباتی دولت یازدهم و دوازدهم را به تصویر کشیده است.

در برشی از کتاب می‌حوانیم: خیلی از واژه‌ها در سپهر سیاسی ما وجود نداشتند و یک‌باره به وجود آمدند. مثلاً همین «سپهر سیاسی» را من یادم نمی‌آید از کجا آمد؟ ولی واژه‌ها و عباراتی مانند «کنترل تورم»، «جای نگرانی نیست!»، «مهارگرانی» و… همیشه بخشی از ادبیات سیاسی کشور بوده‌اند؛ یعنی حتی اگر یک شهاب‌سنگ مستقیم به ماه بخورد و آن را منفجر کند و بعد با همان سرعت به سمت ایران بیاید، باز هم مسئولین می‌گویند: «جای هیچ‌گونه نگرانی نیست و مردم از بابت برخورد خیال‌شان راحت باشد». باشگاه طنز انقلاب محموعه‌ای فعال و اثر بخش در حوزه طنز می‌باشد که با پرداختن به موضوعات مهم و اساسی جامعه در همه سطوح و در عرصه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… با نگاهی انقلابی و دغدغه‌مند فعالیت می‌کند.

«به عقب بر نمی‌گردیم» یادداشتهایی طنز از نقد عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم در قطع رقعی و ۱۰۴ صفحه به قلم محمدامین می‌مندیان، توسط نشر شهید کاظمی روانه بازار شد.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...