کتاب «پرتاب‌های فلسفه» در چهار بخش و با موضوع ارتباط فلسفه با زندگی و زمانه امروز به قلم محمدمهدی اردبیلی منتشر و روانه بازار کتاب شد.

پرتاب‌های فلسفه مهدی اردبیلی

«پرتاب های فلسفه» دقیقا به چه معناست؟ نخستین معنایی که به ذهن متبادر می‌شود ، پرتاب شدن فلسفه به خانه ها و خیابان هاست، احتمالا به دست نویسنده. اما مگر می‌توان فلسفه را پرتاب کرد؟ مگر فلسفه پرتاب شدنی است؟ اگر تعبیر هگل در عناصر فلسفه حق را به یاد آوریم، او فلسفه را زمانه‌ای می داند که به اندیشه درآمده. آیا زمانه در مقام اندیشه را می‌توان پرتاب کرد؟ البته که می‌شود. اما به کجا؟ بله به خود زمانه!» (ص.۱۱)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، کتاب پرتاب‌های فلسفه را محمدمهدی اردبیلی (متولد ۱۳۶۱)، مترجم و استاد دانشگاه نوشته است. او فارغ‌التحصیل دکترای فلسفه از دانشگاه تبریز و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.

وی در مقدمه کتاب با عنوان «ایده پرتاب» می‌نویسد: هر متنی نوعی پرتاب است، پرتابی که نتیجه اش اساسا غیرقابل پیش بینی است. در این معنا نوشتن نوعی قمار است. فرد تأملی می‌کند و چیزی می‌نویسد. این که این نوشته متنی اصیل است یا مبتذل‌، مؤثر است یا بی اهمیت، عمیق است یا سطحی، ماندگار است یا گذرا، پیشاپیش روشن نیست. نه نویسنده و نه حتی دیگران نمی‌توانند سرنوشت یک متن را پیش بینی یا تعیین کنند. چه متن‌ها که در ابتدا همگان آنها را متونی تاریخساز و ماندگار می‌پنداشتند اما حتی یک دهه نیز دوام نیاوردند و به دست فراموشی سپرده شدند؛ چه متن ها که زمانی عمیق خوانده می شدند و امروز مطلقا مبتذل و سطحی محسوب می شوند؛ و چه متن ها که ابتدا با خنده و تمسخر منتقدان مواجه شدند، اما امروز سرفصلی مهم از تاریخ یک تمدن اند. پس متن به راستی، همچون تاس، به میانه جهان و مردمان پرتاب می‌شود.

اردبیلی که در کارنامه خود نگارش و تألیف آثاری چون آگاهی و خودآگاهی در پدیدارشناسی روح هگل و هگل: از متافیزیک به پدیدارشناسی را دارد، پرتاب‌های فلسفه را در چهار بخش به رشته تحریر درآورده است. بخش نخست با عنوان «مختصات پرتاب» مباحثی چون، «انسداد»، «نقد رادیکال»، «خلق متن»، «نقد درون‌زا» و «حیات متن» را در خود دارد. نام بخش دوم «نیروی پرتابه» است و به مباحثی با عنوان «فیلسوف در بحران»، «اندیشیدن به اکنون»، «قدیس مآبی متفکر» و «روشنفکر مردمی» اختصاص دارد. «وسوسه خوردن»، «معصومیت کودکانه»، ترس از تاریکی»، نفرین‌شدگان»، «هیولای گیوتین» و «زلزله» مباحث بخش سوم کتاب را با عنوان «زاویه پرتاب» تشکیل می‌دهد. بخش چهارم کتاب با عنوان «پرتاب» نیز به مباحثی چون «عشق»، «پدر»، «سفر»، «جنازه»، «سنگ قبر»، «مرگ»، «سوگواری»، «تعهد فیلسوف» و «سکوت» اختصاص یافته است.

در بخشی از این کتاب با عنوان «انسداد» می‌خوانیم:

نبردهای آرمانگرایانه جهانشمول از همان آغاز خیالی‌اند. نبرد با ظلم در جهان، نبرد با مدرنیته، نبرد با سنت، نبرد با عقل، نبرد با سرمایه داری، نبرد با استبداد، نبرد با خود. در این نبردها هیچ موضعی در برابر دشمن وجود ندارد. پایگاه حمله خود بخشی از خاک دشمن است و امکانات حمله خود هدیه ای است از جانب دشمن. هر ضربه ای علیه دشمن نوعی پیروزی برای دشمن است، زیرا از همان ابتدا دشمن در من است و من در هپروت.

اما آیا این حقیقت باید ما را از نبردمان بازدارد؟ آیا انسان متعهد کسی است که وقتی در میانه نبرد متوجه میشود که سلاحش قلابی و گلوله اش مشقی است، دستش را به نشانه تسلیم بالا بگیرد؟ ابدا. تسلیم شدن با عقب نشینی در مطالبات عرصه را مطلقا به دشمن واگذار می‌کند. عزم به مبارزه‌ای رادیکال، حتی اگر واقعی نباشد، امکان‌های امر نو را گشوده نگاه می‌دارد. و البته مبارزه رادیکال در عین حال مبارزه‌ای بر ضد ژست‌ها و شعارهای خوش خیالانه است. رسالت ما در دوران امروز یعنی دوران زوال تمدن و اسطوره های بر سازنده‌اش ، فقط حراست از امکان‌هاست. (ص. ۱۸)

محمدمهدی اردبیلی همچینین به ترجمه‌ آثار متعددی در حوزه‌ فلسفه پرداخته است که از جمله‌ آنها می‌توان به می ۶۸ در فرانسه، دفترهای سیاست مدرن ۱ (منتخبی از نوشته‌های سیاسی هگل)، نقادیِ نقد عقل محض، واسازی هگل، هگل و پدیدارشناسی روح، هگل (دایره المعارف استنفورد)، متافیزیک ینا، یاکوبی، ما و هگل، وحدت اشیاء هگل، کانت و ساختار ابژه، سویه‌ها: مطالعه‌ای در فلسفه هگل، خودآگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی، فلسفه‌ی قاره‌ای از ۱۷۵۰ به بعد (طلوع و افول خود: تاریخ فلسفه غرب ۷)، اشاره کرد.

کتاب پرتاب‌های فلسفه را انتشارات ققنوس در صفحه ۱۱۰ و شمارگان یک‌هزار و ۱۰۰ نسخه منتشر و روانه بازار کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...