به گزارش ایبنا کتاب «کلیات علم اقتصاد»[Economics] اثر دارون عجم اوغلو [Acemoglu, Daron]، دیوید لیبسون، جان ای لیست با ترجمه عليرضا بهشتی شيرازی و محمدحسين نعیمی پور توسط نشر روزنه سال گذشته روانه بازار شد و امسال توانست در میان آثار راه یافته به مرحله نهایی داوری سی‌وهفتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.

نویسندگان این کتاب اساسا این کتاب را نوشته‌اند تا سادگی این علم را مورد تاکید قرار دهند. کتاب حاضر همچنین می‌کوشد با مرتبط کردن مطالب خود با رویدادهایی که هر روزه با آن‌ها سروکار داریم سختی مباحث نظری را از اقتصاد بگیرد و جنبه‌های دوست داشتنی و جالب این علم را در معرض دید و تجربه دانشجویان قرار دهند.

این کتاب شامل 9 بخش و 29 فصل با عناوینی مقدمه‌ای بر علم اقتصاد؛ مبانی اقتصاد خرد؛ ساختار بازار؛ افزودن به جعبه ابزار اقتصاد خرد؛ مقدمه‌ای بر اقتصاد کلان؛ رشد بلند مدت و توسعه؛ تعادل در اقتصاد کلان و اقتصاد کلان در یک اقتصاد جهانی است.

سید علیرضا بهشتی شیرازی از مترجمان این کتاب در گفت‌وگو با ایبنا انگیزه ترجمه این اثر را استقبال از نسخه فشرده‌تر کتاب «کلیات علم اقتصاد» دانست و گفت: دو سال طول کشید تا این کتاب ترجمه و بازبینی شود و پیش از این خلاصه‌ای از کتاب ترجمه شده بود که بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

او افزود: این کتاب دایره‌المعارف نیست، اما سعی شده مباحثی که در علم اقتصاد سخت است را برای مخاطبان آسان کند. این کتاب موضوعاتی را که پیچیده و غامض است و دانشجویان از آن فرار می‌کردند را به ساده‌ترین وجه مطرح می‌کند. علم اقتصاد، علم سختی است و معمولا با ریاضیات تنیده شده است ولی در این کتاب ریاضیاتی وجود ندارد.

بهشتی شیرازی درباره اصطلاحات به کار رفته در کتاب گفت: کلیات علم اقتصاد نخستین درسی است که دانشجویان رشته اقتصاد آن را می‌خوانند و آشنایی اجمالی به کل درس پیدا می‌کند. استادانی که کتاب را تالیف کرده‌اند حداکثر تلاششان را کرده‌اند که تا آنجا که می‌توانند مباحث را ساده نگارش کنند و ما در ترجمه سعی کردیم تلاش آن‌ها را منعکس کنیم. اصل مطلب مربوط به خود نویسنده است و به جرات می‌توانم بگویم 50 درصد علمی که فردی می‌خواهد مدرک کارشناسی اقتصاد بگیرد در این کتاب است.
 

«کلیات علم اقتصاد» اثر دارون عجم اوغلو، دیوید لیبسون، جان ای لیست با ترجمه عليرضا بهشتی شيرازی و محمدحسين نعیمی پور
 

مترجم کتاب «کلیات علم اقتصاد» در پاسخ به این پرسش که این کتاب ویژه دانشجویان است یا عامه مردم هم می‌توانند آن را مطالعه کنند؟ عنوان کرد: این کتاب را مردم عادی هم می‌توانند بخوانند. سال گذشته که این کتاب منتشر شد طبق آمار متوجه شدیم افراد عادی که در بازار بورس فعال هستند این کتاب را تهیه کردند. این کتابی است که به استاد نیاز ندارد و خود آن کاملا گویا است و خواننده را با علم اقتصاد آشنا می‌کند.

او درباره نمودارها و تصاویری که در کتاب آمده است، گفت: بخش زیادی از این تصاویر در کتاب اصلی هم آمده است. محتوای کتاب خیلی بیشتر از ترجمه آن است و بخشی از آن هنوز ترجمه نشده است.

بهشتی شیرازی درباره اینکه کتاب تا چه اندازه می‌تواند در سیاست‌های اقتصاد کشور موثر باشد تصریح کرد: اقتصاددان‌ها دو گروه هستند و اختلافشان در داخل بیشتر از خارج است؛ یک گروه کلاسیک کارها هستند که در گذشته مانده‌اند و گروه مقابلشان نهادکارها هستند. کتاب «کلیات علم اقتصاد» پیشتر دربازار بود اما به کلاسیک‌‌ها تعلق داشت، بسیاری از استادان امروز ما به لحاظ گرایش فکری متعلق به نهادگراها هستند و یکی از انگیزه‌های ترجمه ما از این کتاب گرایش برخی از استادان به نهادگرایی است.

[کتاب «کلیات علم اقتصاد» در ۱۱۳۴صفحه و با قیمت 149هزار تومان توسط نشر روزنه منتشر شده است]

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...