کتاب صوتی «عاشقی به وقت کتیبه‌ها»، نوشته سید‌علی شجاعی با صدای مریم محبوب منتشر شد.

به گزارش تسنیم،‌ کتاب صوتی عاشقی به وقت کتیبه‌ها نوشته‌ی سید علی شجاعی، مجموعه‌ای از نه داستان جذاب و دل‌نشین با مضامین اجتماعی و مذهبی است که تلخی‌ها و روابط انسان‌های ساده و بی‌ریای امروزی را به تصویر می‌کشد.

داستان‌های نیمه‌بلند این کتاب با روایتی مدرن سعی دارد سیاهی‌های امروزی جامعه را از بین ببرد. نویسنده در این کتاب بن‌مایه‌های روانشناختی در مناسبات انسان امروزی را به نمایش می‌گذارد تا شما را به تفکر در سرشت و درونیات انسانی سوق دهد. هم‌چنین اتکا و ایمان درونی را در ذهن شما برمی‌انگیزد و ذهن‌تان را به سمت دریافت پیام‌های درونی ترغیب کند.

شجاعی در بعضی از داستان‌های این مجموعه مثل «شاید شبیه حجم یک بودن» و «این همانی پیام و رسانه»، سعی کرده تا دقت نظر ویژه‌ای در گزینش مضمون به خرج دهد و شما را در بسیاری از موارد با نوعی از همذات‌پنداری همراه می‌کند. در قسمت‌های بسیاری از داستان «عاشقی به وقت کتیبه‌ها»، فرم با مضمون به طور موازی پیش رفته‌اند اما در دیگر داستان‌ها به محتوا بیش از ساختارهای تکنیکی توجه شده است.

مسائل اعتقادی در این داستان‌ها به روشی فراگیر بیان می‌شود و در حقیقت تا سرشت انسانی پیش می‌رود. زندگی مدرن تبعاتی را برای انسان‌ها در پی دارد و به اعتقاد نویسنده تمام انسان‌ها باید از آن‌ها آگاه باشند. فضای تلخ موجود در بعضی داستان‌ها تجربی است. در بسیاری از مواقع این تلخی را در زندگی نمی‌توانیم رفع کنیم، زیرا منشا آن را نمی‌شناسیم. در این داستان‌ها شاید به گونه‌ای نجات یافتن با اتصال به فطرت و درون انسانی و نیروی برتر اتفاق می‌افتد و به این صورت است که در تلخکامی‌ها و دردها مسیر رهایی را پیدا می‌کنیم.

در قسمتی از کتاب صوتی عاشقی به وقت کتیبه‌ها می‌شنویم: فکر کنم نزدیک عروسیمان بود که پدر، چیزهایی از شرکت بو برده بود. شاید متوجه سوراخی شده بود؛ یا این که هیچ آدمی نمی‌تواند این قدر خوب باشد که با این همه امکان پا کج نگذارد، حتی اگر این آدم پسرش باشد؛ یا هر چیز دیگری، که بی مقدمه آمد که شرکت را تعطیل کند. یعنی یک روز آمد شرکت و گفت: « یکی دو ماهه پروژه‌ها را واگذار کن و سهم من را محاسبه کن، جای دیگری لازم دارم.»

من هم بدون سوال و چرایی اطاعت کردم، آن قدر که به سرمایه خودم مطمئن بودم. پدر فکر می‌کرد اگر سرمایه‌اش را ببرد شرکت زمین می‌خورد، ولی نخورد. در آن چند سال حسابی بار خودم را بسته بودم. همان موقع هم احساس کردم که پدر چیزی فهمیده و به راحتی هم از کنارش نخواهد گذشت، اگرچه سکوت کند و همه چیز را آرام تمام کند، اما وقتی و جایی تلافی خواهد کرد؛ همان طور که حبیب، همان طور که همه...

پدر و سرمایه‌اش از شرکت رفت و من ماندم و پس‌اندازی قابل توجه، آن قدر که لازم نشد برای پرداخت سهم پدر حتی یک پروژه را هم واگذار کنم. بعد از این اتفاقات دوباره همه چیز آرام شد و مثل قبل. رابطه با همه درست و در ظاهر بی مشکل و خطر؛ خانه پدر می‌رفتیم، با حبیب رفت و آمد داشتیم، درگیری‌ها با پروین کمتر شده بود، اما من بی‌خبر از اتفاقاتی که در پس این ارتباطات در حال وقوع است. از این‌جا به بعد را دیگر خودم هم نفهمیدم. شاید شرکت خیلی مشغولم کرد؛ شاید درگیری بیش از اندازه با آدم‌ها و شرکت‌های مختلف؛ شاید عادت به تکرار و روزمرگی ها؛ شاید غفلتی که مثل مرداب زندگی آدم را در خودش می‌کشد؛ شاید هم فریادهایی که می‌پیچد و برمی‌گردد؛ شاید... نمی‌دانم..»

انتشارات نیستان کتاب صوتی «عاشقی به وقت کتیبه‌ها» را در 3 ساعت و 33 دقیقه با صدای مریم محبوب به قیمت 13 هزار و 500 تومان روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...