«جشن بیکران» رمانی از همینگوی که پس از مرگ او منتشر شد، به صورت فیلم سینمایی ساخته خواهد شد.

به گزارش ایبنا به نقل از ورایتی، «ماریل همینگوی» نوه ارنست همینگوی ، قرار است تهیه‌کنندگی این فیلم را برعهده بگیرد.


در این رمان ارنست همینگوی به بازگویی زندگی‌اش در کنار نخستین همسرش «هدلی ریچاردسون» در سال‌های پس از جنگ جهانی اول در پاریس می‌پردازد.

ماریل که نوه همینگوی از هدلی است، گفت این که بتوان دید پدربزرگم در اوج جوانی و پیش از این که به شهرت برسد چگونه زندگی می‌کرد، بسیار هیجان‌انگیز خواهد بود.


ماریل که خود نویسنده و بازیگر است و در فیلم‌هایی چون «مانهاتان» وودی آلن و «سوپر من» در کنار «کریستوفر ریوز» نقش آفرینی کرده، امتیاز ساخت این فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی را از بازماندگان همینگوی خرید.

«جشن بیکران» در سال 1964 و پس از مرگ همینگوی منتشر شد. او در این کتاب به زندگی در پاریس در دهه 20 قرن بیستم پرداخته و از شخصیت‌های سرشناسی از ادبیات و هنر آن روزگاران که در پاریس زندگی می‌کردند یاد کرده است. از جمله مهم‌ترین این شخصیت‌ها اسکات فیتزجرالد، ازرا پاوند، و گرترود اشتاین هستند.

ماریل برای نخستین بار در 13 سالگی در سینما ظاهر شد و در سال 1988 تولید کننده فیلم «کلوپ خودکشی» بود. او که نویسنده هم هست اخیرا سومین کتابش را با عنوان «آشپزخانه ماریل» منتشر کرد. او می‌خواهد با همکاری «جان گولداستون» این پروژه را عملی کند.

کتاب «جشن بیکران» اخیرا با ویرایش جدید «شان» نوه دیگر همینگوی منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...