به گزارش ایسنا، رمان «نگویید چیزی نداریم» [Do not say we have nothing] اثر مادلین تین[Madeleine Thien] با ترجمه نازنین معمار در ۵۰۲ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۳هزار تومان در انتشارات پاگرد عرضه شده است.



بر اساس نوشته جلد کتاب، این کتاب برنده جایزهای «گیلر» (۲۰۱۶) و «گاورنر»(۲۰۱۶) و نامزد جایزه «من بوکر» در این سال شده است. همچنین کتاب برگزیده منتقدان نیویورک‌تایمز بوده است.

در معرفی ناشر از این کتاب عنوان شده است: «نگویید چیزی نداریم» داستان فروپاشی زندگی مردم چین طی انقلاب فرهنگی مائو تا حادثه کشتار میدان تیان آنمن است. در این دوره، کنده شدن از عزیزان و دلبستگی‌ها، جدا افتادن در روستاهای دوردست و نامرئی شدن پشت شغل‌های یکنواخت و همگانی در کارخانه‌ها سرنوشت میلیون‌ها چینی بود.

در ذهن شخصیت‌های اصلی رمان، که زمانی آهنگ‌سازان و نوازندگان کنسرواتوار شانگهای بودند، موسیقی باخ و شوستاکوویچ و راول همچنان جاری است، اما بخشی اساسی در وجودشان خاموش شده. در بیرون تنها سکوت مانده است و مرگ و پوسته‌ای خالی از شور. داستان با پس و پیش رفتن در زمان تصویری تکان‌دهنده از حوادث و وقایع چین دوران مائو و زندگی پنهان مردم را تحت شدیدترین سرکوب‌ها ترسیم می‌کند.

در نوشته پشت جلد کتاب هم می‌خوانیم: «از بعد از ۴ ژوئن، همکارانش را در رادیو پکن یک به یک تحت فشار قرار داده بودند که نکوهش‌نامه‌هایی علیه جنبش دانشجویان بنویسند. چند نفری تصفیه شده بودند. زندگی ادامه پیدا کرده بود؛ به عقب سُریده بود. لینگ می‌دانست تنها کمی زمان می‌برد تا خودش نیز تسلیم شود. در نشست‌های مطالعات سیاسی جدید، که برای همه اجباری بود، به آن‌ها دستور داده بودند به حمایت خود از حزب سوگند بخورند. اگر کسی اعتقاداتی دیگرگونه داشت، رویاهایی دیگرگونه داشت، جامعه می‌توانست اطمینان پیدا کند که دیگر شغل یا فضایی برایش وجود ندارد. چه راحت زندگی روزمره از سر گرفته شده بود...»

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...