"گونتر گراس" که دو سال پیش زندگی‌نامه جنجالی خود را منتشر کرد، به منظور تلطیف جو به وجود آمده درباره‌ حضورش در گروه «اس‌اس» ارتش آلمان، زندگی‌نامه دیگری از خود نوشت. 
   
گراس نویسنده آلمانی رمان "طبل حلبی" و برنده نوبل ادبیات، دو سال پیش در کتاب زندگی‌نامه‌اش با نام "کندن پوست پیاز" به خدمت در گروه «اس‌اس» ارتش آلمان در هفده سالگی اعتراف کرد.

وی اکنون اتوبیوگرافی جدیدی نوشته است و قصد دارد آن را به زودی منتشر کند. "گونتر گراس" هشتاد ساله امروز معروف‌ترین نویسنده زنده آلمانی در دنیا است اما سال گذشته با انتشار کتاب خاطرات خود با واکنش‌های تندی از طرف رسانه‌های ادبی جهان روبه‌رو شد.

گراس در کتاب "کندن پوست پیاز" به تجربه‌های سیاسی دوران جوانی‌اش اشاره کرده بود و برای اولین بار اعتراف کرده بود که در گروه "اس‌اس" نازی‌های ارتش آلمان به مدت کوتاهی خدمت کرده است.

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، با این حال گفته‌ می‌شود گراس زندگی‌نامه جدید خود را به منظور تلطیف جو شدید حاکم بر زندگی خود نوشته است و قصد دارد از این طریق جنجال‌های گذشته را جبران کند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...