هامبرت تا پایان عمر داغ عشق کودکانه‌ای در سینه دارد و آن عشق به آنابل است: دختر کوچکی که در ساحل جنوبی فرانسه در آب‌های مدیترانه آب‌تنی می‌کرد و در چهارده‌سالگی به بیماری تیفوس در گذشت و باعث شد که همبرت نتواند به والچکا، زن اولش،‌ دل ببندد. دوری از وطن و افزایش سن و اهریمن درون، همه دست به دست هم می‌دهند تا نگذارند که او در راه راست بماند. همین‌جاست که لولیتا وارد زندگی‌اش می‌شود.

لولیتا | ولادیمیر ناباکوف
لولیتا
[Lolita] رمانی از ولادیمیر ناباکوف (1899-1977)، نویسنده آمریکایی روس‌نژاد، که در 1958 انتشار یافت. داستان عشق‌بازی یک مرد چهل‌ساله و یک دختربچه آتشپاره هم در امریکا و هم در اروپا غوغایی برانگیخت و برای نویسنده واقعی سباستین نایت و پاراد سر و صدایی به پا کرد که تقریباً حیرت انگیز بود، زیرا در سرگذشت این عشق گناه‌آلود پاکی و صداقتی هست که قاتل را دلپذیرتر و حتی، از نظر اخلاقی، پاک‌تر از مقتول جلوه می‌دهد. هامبرت تا پایان عمر داغ عشق کودکانه‌ای در سینه دارد و آن عشق به آنابل است: دختر کوچکی که در ساحل جنوبی فرانسه در آب‌های مدیترانه آب‌تنی می‌کرد و در چهارده‌سالگی به بیماری تیفوس در گذشت و باعث شد که همبرت نتواند به والچکا، زن اولش،‌ دل ببندد. دوری از وطن و افزایش سن و اهریمن درون، همه دست به دست هم می‌دهند تا نگذارند که او در راه راست بماند. همین‌جاست که لولیتا وارد زندگی‌اش می‌شود. لولیتا نام واقعی‌اش دولورس سات، دختر بانو هیز موجر اوست.

هامبرت چهل ساله ورزشکار و فرهیخته به خاطر این دختر نوبالغ با مادر او، این بیوه آتشین مزاج، این «عجوزه» ازدواج می‌کند. اما سرنوشت بقیه کارها را سامان می‌دهد: بانو هیز دفتر یادداشت‌های خصوصی شوهر تازه‌اش را می‌یابد و می‌خواند و بر اثر خشمی که سرتا پای وجودش را فراگرفته است، تصادفاً زیر اتومبیلی می‌رود و کشته می‌شود.

آنگاه زندگانی واقعی برای هامبرت آغاز می‌شود: خود را قیم دختر یتیم می‌کند و به چشم‌چرانی و پرستش تن او می‌پردازد. اما لولیتای لوند و شیطان‌صفت، آن باکره دروغین، هامبرت را وا می‌دارد تا او را معشوقه خود کند، و همین‌جاست که زندگی دوزخی مرد عاشق آغاز می‌شود. در بزرگراهها و و رستوران‌ها و هتل‌های سرتاسر امریکا، هامبرت می‌کوشد تا معشوقه خود را از کنجکاوی دیگران دور بدارد و خود را از انحراف اخلاقی و از تمایلات فساد آمیز آن دختر آتشپاره حفظ کند و این زندگی دو نفره عجیب را که در آن هم نقش حامی سخت‌گیر و پدروار و هم نقش عاشق فرمان‌بردار را بر عهده دارد طولانی‌تر سازد.

دخترک امریکایی، عاری از میل جنسی واقعی و به دور از هر گونه شفقت، زندگی آن مرد ساده‌دل و احساساتی اروپایی را در هم می‌ریزد و بر آن تسلط می‌یابد و سرانجام به سراغ مرد دیگری می‌رود. اما همین جاست که هامبرت، آن عاشق تنها مانده، در پایان گشت و گذاری دورانی در سر تا سر سرزمین عجیب و نامتعارف امریکا، و در لحظه‌ای که خود را برای همیشه جداشده از معشوقه ازدواج کرده خود می‌بیند، به صورت مجری عدالت درمی‌آید و کوئیلتی، فاسق قبلی لولیتا را با شلیک گلوله از پا درمی‌آورد «تا لولیتا در روح نسلهای آینده همیشه زنده بماند». ناباکوف با سبک نگارشی خاص، روان انسان را تحریر می‌کند؛ انسانی که دوزخی درونی را دست مایه خوشبختی ناممکن خود می‌سازد.   

ابوالحسن نجفی. فرهنگ آثار. سروش

1. Vladimir Nabokov  2.Parade  3.Humbert Humbert 
4.Annabelle  5.Valetchka  6.Dolores  7.Haze  8.Quilty

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...