کتاب «خودت رو جمع کن» نوشته حسن عرب‌اسدی و حمیدرضا محمدی به‌تازگی توسط انتشارات امتداد دانش منتشر و راهی بازار نشر شد.

خودت رو جمع کن حسن عرب‌اسدی و حمیدرضا محمدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌  این‌کتاب، نخستین‌عنوان از مجموعه کتب تشکیلاتی است که این‌ناشر منتشر کرده و کتاب‌های دیگری از این‌مجموعه مثل «چیستی و چرایی تشکیلات»، «تکنیک‌ها و مهارت‌های کار تشکیلاتی در میدان عمل»، «هنر فرماندهی» و «بازی‌های تشکیلاتی» نیز آماده انتشار هستند.

نویسندگان کتاب پیش‌رو، با توجه به اهمیت سیر تربیت آدم تشکیلاتی در شکل‌گیری، انسجام‌یافتن و پویایی تشکیلات و استمرار حرکت آن، به این مؤلفه به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اساسی پرداخته‌اند. «خودت رو جمع کن» حاصل تجربه چندساله نگارندگان آن در تبیین مدل درست سیر تربیت تشکیلاتی است که به‌واسطه برنامه‌های عملیاتی که توسط ایشان در مجموعه‌های مختلف به اجرا در آمده، در عمل نیز به چالش کشیده شده و ایرادات خود را به‌مرور زمان رفع کرده است.

کتاب «خودت رو جمع کن» با توجه‌دادن مجموعه‌های فرهنگی به بینش صحیح در برنامه‌های خود، مجموعه‌هایی را که فکر می‌کنند تنها با چندماه تلاش فرهنگی و تربیتی، می‌توانند رفتار متربیان خود را متحول کنند، مورد نقد قرار داده است. بر این‌اساس می‌توان گفت اولین و کلیدی‌ترین مطلب در کار تربیتی، فهم این مسئله است که حرکت تربیتی انسان، حرکتی کوتاه‌مدت و زودبازده نیست و نباید انتظار داشت ظرف مدت چندماهه یا حتی چندساله به ثمر بنشیند.

نویسندگان این‌کتاب معتقدند برنامه تربیتی، حرکتی بلندمدت است که ثمرات آن در بلندمدت هویدا خواهد شد. و تلاش کرده‌اند مخاطب خود را به این‌سمت ببرند که از عجله‌کردن در کار تربیتی که بعضاً به ضرر متربی تمام می‌شود، کم کرده و تلاش کنند با آینده‌نگری و صبر بالا، حرکت تربیتی خود را ادامه دهند.

این‌کتاب با ۱۹۲ صفحه و قیمت ۳۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...