مجید قیصری از حضور در فهرست چهل نویسنده برگزیده کشور انصراف داد.

مجید قیصری

به گزارش مهر، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با هدف تجلیل از اهالی قلم متعهد و برجسته در طرحی موسوم  به «چهل قلم»، تصمیم گرفته در ایام دهه فجر از چهل نویسنده متعهد و ارزشی تقدیر کند.

مجید قیصری از نویسندگان معاصر که نام وی در این فهرست قرار گرفته است به دنبال این مساله با نگارش یادداشت کوتاهی که در اختیار مهر قرار داده است، از حضور در این فهرست انصراف داد.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

«از نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به عنوان جایی که با کتاب مونس و هم نشین هستند انتظار می‌رفت که نویسندگان را یعنی تمام نویسندگان را مدافع ارزش های والایی انسانی بداند حتی کسانی که روزگاری با مادشمن بودند و هم کیش ما نبودند.تقسیم بندی زودگذر و سیاسی را به عهده سیاسیون بگذارید و در روزگاری که دیگران بذر نفاق میکارند و بی اعتمادی سکه ی رایج شده، شما اعتماد جلب کنید. کتاب خاصه رمان به ما می‌آموزد که بنی آدم اعصای یکدگرند پس به مشترکات نگاه کنیم تا تفاوت‌ها.من از آنجا که سالهاست از جنگ نوشته‌ام و صد جنگ خوانده‌اند این تعریف از ارزش را متوجه نمی‌شوم. با اینکه می دانم شما نیت خیر دارید ولی چون این حرکت جز رنجش و فاصله تا این لحظه چیزی به ارمغان نداشته است از حضور در آن منصرف می‌شوم»

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...