شبهای روشن (سپید) [Belye Nochi]. (White Nights) داستان بلندی است از فئودور میخایلوویچ داستایفسکی (1821-1881)، که در 1848 منتشر شد. خود داستایفسکی، در یکی از نامه­‌هایش، آن را «رمان احساساتی» تعریف کرده است. در ادامه 14 طرح روی جلد از این کتاب که توسط ناشران مختلف و در سالهای متفاوت منتشر شده است، قابل مشاهده است.

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights


کلیه حقوق محفوظ است و بازنشر مطالب با ذکر کتاب‌نیوز و درج لینک، بلامانع.

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

شبهای روشن | 14 طرح جلد داستایفسکی [Belye Nochi]. (White Nights

جلد زيبا شبهای روشن داستایفسکی

 جلد زيبا شبهای روشن داستایفسکی

جلد زيبا شبهای روشن داستایفسکی


همچنین در ادامه پوستر فیلم سینمایی شبهای روشن آمده است که در سال 1381 به کارگردانی فرزاد موتمن ساخته شد. فیلم‌نامه‌‌ی این اثر به قلم سعید عقیقی از همین کتاب اقتباس شده است:

شبهای روشن فرزاد موتمن پوستر فیلم سعید عقیقی هانیه توسلی مهدی احمدی

کلیه حقوق محفوظ است و بازنشر مطالب با ذکر کتاب‌نیوز و درج لینک، بلامانع.

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...