ترجمه کتاب «رسانه‌های مغرض: چگونه رسانه‌ها به ما می‌آموزند عاشق سانسور باشیم و از روزنامه‌نگاری متنفر» [Slanted : how the news media taught us to love censorship and hate journalism] نوشته شریل اتکیسون [Sharyl Attkisson] توسط نشر خزه منتشر شد.

رسانه‌های مغرض: چگونه رسانه‌ها به ما می‌آموزند عاشق سانسور باشیم و از روزنامه‌نگاری متنفر» [Slanted : how the news media taught us to love censorship and hate journalism] نوشته شریل اتکیسون [Sharyl Attkisson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی کتاب «رسانه‌های مغرض» در سال 2020 منتشر شده و اکنون با ترجمه علی شاکری روانه بازار کتاب ایران شده است.

این‌کتاب عنوان پرفروش‌ترین کتاب یواس‌ای تودی را دارد و در ۱۲ فصل به نقد سلطه امپریالیسم بر جریان رسانه‌ای جهان می‌پردازد.

«ماجراهای سی‌بی‌اس؛ مرگ با برش ممتد»، «واسطه روایت»، «روایت مسلخ»، «زمانی برای تصادم روایت‌ها»، «نیویورک تایمز»، «تفصیل روایت»، «مادر تمام روایت‌ها»، «سی‌ان‌ان؛ شبکه کابلی روایت‌ساز»، «کارشناسان و نظرسنجی‌های نه چندان قابل اعتماد»، «رسانه علیه رسانه»، «اشتباهات رسانه‌ای» و «امیدی هست» عناوین فصل‌های این کتاب هستند.

در بخشی از مقدمه نویسنده بر این کتاب می‌خوانیم:

«ما به شکل ترسناکی تلاش کرده‌ایم تا مردم را متقاعد کنیم که به همه اطلاعات نیاز ندارند (یا لایق دسترسی به آن نیستند) و فقط آن چه را که اقتضای منافع قدرت است باید بدانند. خبرنگاران این قدر درباره این پدیده آگاهند که دست‌کم نامش را بدانند: "روایت". این عبارت را معمولاً برای نقد کسانی به کار می‌بریم که سعی می‌کنند به اخبار سروشکل دهند. ولی اکنون خودمان درگیر آن هستیم. روایت، همان خط داستانی آدم‌ها تأثیرگذار و مهم است که می‌خواهند برای تعریف و محدود کردن دیدگاه شما به کار برده شود.»

این‌کتاب با ۲۵۸ صفحه و قیمت ۸۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...