به گزارش فارس، آرشیو تاریخی شهر کلن با حمایت و پشتیبانی بنیادهای فرهنگی دولت فدرال آلمان تمامی دست‌نوشته‌های هاینریش بل را در یکجا گرد هم می‌آورد.

خبرگزاری آلمانی د. د. پ، گزارش داده که حدود 70 هزار نامه از هاینریش بل در بین میراثی که قرار است از وی به این آرشیو منتقل شود، وجود دارد.
برخی از این نامه‌ها خانوادگی هستند و برخی از آن‌ها را
هاینریش بل به آنه‌ماری سش، همسرش نوشته است.
در بین این میراث همچنین آثاری وجود دارد که 24 سال پس از مرگ این نویسنده آلمانی هنوز منتشر نشده‌اند.
علاوه بر این برخی از دست‌نوشته‌هایی که قرار است به آرشیو تاریخی شهر کلن منتقل شوند شامل نقدهای فرهنگی
هاینریش بل می‌شوند که وی بر آثار ادبی زمان خود نوشته است.
حدود 2 هزار عکس نیز وجود دارد که آرشیو تاریخی شهر کلن آن‌ها را اسناد زندگی این نویسنده آلمانی زبان تلقی کرده است. این عکس‌ها در فاصله دهه 20 تا 80 قرن بیستم را شامل می‌شوند.

هاینریش بل سال 1917 به دنیا آمده و سال 1985 درگذشته است. اغلب آثار وی درباره جنگ جهانی دوم و تبعات آن بر زندگی و جامعه آلمان پس از آن است.
بل سال 1972 توانست به عنوان دومین آلمانی بعد از
توماس مان جایزه ادبی نوبل را به دست آورد.
«بیلیارد در ساعت نه و نیم»، «عقاید یک دلقک»، «سیمای زنی در میان جمع» و «آبروی بر باد رفته خانم کاترینا بلوم» از جمله رمان‌های وی هستند که به فارسی نیز ترجمه شده‌اند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...