رازوموف، از ترس آنکه مبادا به مخاطره افتد، او را لو می‌دهد. لاجرم، هالدین اعدام می‌شود... او را به سوئیس می‌فرستند تا از توطئه‌ای که در یکی از محله‌های ژنو، به نام «روسیه کوچک» در حال شکل گرفتن است، سردرآورد... زنی به نام ناتالی، خواهر هالدین، از او می‌خواهد که از آخرین روزهای زندگی برادرش او را باخبر سازد. رازوموف، با سالم جستن از این مخمصه، اعتماد ناتالی را جلب می‌کند اما.

در چشم غربی(از چشم غربی) | جوزف کنراد [Under Western Eyes]
در چشم غربی (از چشم غربی)
[Under Western Eyes]. رمانی از جوزف کنراد (تیودور یوزف کونرات کورزنیوفسکی (1)، 1857-1924)، نویسنده انگلیسی لهستانی‌الاصل، که در 1911 منتشر شد. این رمان تصویری است گیرا از خلقیات روسی در دوره تزاری. شخصی به نام هالدین، دولتمردی را که مردم را پیوسته شکنجه و عذاب می‌داد، کشته است. وی که درصدد است کشور را برای همیشه ترک گوید، از رفیقش، رازوموف، پناه می‌خواهد. اما رازوموف، از ترس آنکه مبادا به مخاطره افتد، او را تحویل نمی‌گیرد و حتی او را لو می‌دهد. لاجرم، هالدین اعدام می‌شود. اندک زمانی پس از آن، رازوموف به خدمت پلیس مخفی درمی‌آید و او را به سوئیس می‌فرستند تا از توطئه‌ای که در یکی از محله‌های ژنو، به نام «روسیه کوچک» در حال شکل گرفتن است، سردرآورد. در همین محله است که هالدین چهره شهیدی پرافتخار به خودگرفته است. در محفل توطئه‌گران، زنی به نام ناتالی، خواهر هالدین، دارای موقعیت ممتازی است. او، که جز رازوموف دوستی برای برادرش نمی‌شناسد، از او می‌خواهد که از آخرین روزهای زندگی برادرش او را باخبر سازد. رازوموف، با سالم جستن از این مخمصه، اعتماد ناتالی را جلب می‌کند. با این حال، رفتارش شک‌برانگیز است و موفق نمی‌شود نگاه کنجکاوش را در پس ظاهری در خود فرورفته مخفی کند. دیری نمی‌گذرد که همین بازی دو دوزه بدگمانی‌هایی برمی‌انگیزد: این موقعیت بی‌معنی سرانجام ذهن رازوموف را آشفته می‌سازد. همه درام، درست در همان تضاد ریشه‌ای است که میان لودهنده هالدین و ناتالی، زنی که زیبایی را با خوبی درآمیخته است، وجود دارد. رازوموف، خسته از مبارزه، نزد ناتالی به خیانتش اعتراف می‌کند و سپس می‌گریزد تا ننگش را بپوشاند. اما دیری نمی‌گذرد که به حکم عدالت قهری زیر چرخهای قطار له می‌شود. ناتالی به کشور خود بازمی‌گردد و از آن پس وجود خود را وقف سبک کردن بار فقر سیاه این و آن می‌کند.

معنای رمان در آخرین صفحات یادداشتهای روزانه‌ای که رازوموف بر جای نهاده پدیدار می‌شود؛ این یادداشتها حاوی اعتراف او به ناتالی است:‌ «دیگر توفان و ضربه‌ها و نفرتها پایان یافته است؛ همه چیز آرام است؛ خورشیدی نو برمی‌دمد و انسانهای خسته، که سرانجام متحد شده‌اند، از فرجام مبارزات خود آگاه می‌شوند و با اندوه پیروزی خویش آشنا می‌گردند... انسانها بر روی خاک احساس تنهایی می‌کنند و به یکدیگر نزدیک می‌شوند. آری، ساعتهای تلخی در پیش است؛ اما دلهره سرانجام به زیر امواج عشق در قعر دلها مدفون خواهد شد.» در چشم غربی که اصرار در نفهمیدن دارد، خلق روس به جستجوی عشقی جهانی برخاسته است که تنها از پی دردها و رنجها و کفاره بسیاری از خطاها به پیروزی دست خواهد یافت.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1.Joseph Conrad (teodor Jozef Konrad Korzeniowski)

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...