رمان «اسرار عمارت تابان» نوشته‌ شیوا مقانلو توسط نشر نیماژ منتشر و به بازار کتاب عرضه شد.

اسرار عمارت تابان شیوا مقانلو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان معمایی و ماجرایی «اسرار عمارت تابان» جدیدترین اثر شیوا مقانلو؛ نویسنده و مترجم شناخته‌شده ایرانی، از یکشنبه روی پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها قرار گرفت.

این‌رمان مخاطبش را به سفری رازآلود می‌برد که در آن باز شدن هر گره، گره‌ی جدید به‌دنبال دارد هیچ‌کس و هیچ‌چیز، آن‌چه می‌نماید نیست. خانم دکتر تابان رودکی، باستان‌شناسی جدی و خوش‌نام است که به دعوت استاد قدیمیش، دکتر نادران و در کنار محقق جوانی به نام آیدین، عازم کاوشی محرمانه در قلعه بلقیس در خراسان شمالی می‌شود. این تیم کوچک در عمارتی اربابی و خلوت به نگهبانی پیرمردی لال و مرموز اقامت می‌کند.

با رخ دادن حوادثی عجیب و خطرناک، پای قاچاقچیان و پلیس هم به این کاوش باز می‌شود و ناگهان تابان خود را در دل ماجرایی می‌بیند که یک سرش به قرن هفتم و شب حمله مغول به این منطقه می‌رسد و یک سرش به ماجرایی خان و رعیتی در نیم قرن پیش. عشق نقطه اتصال تمام این ماجراهاست و پایان غیرقابل انتظار.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «همیشه بار دومی که آدم‌ها چشم تو چشم می‌شن، هیچکدومشون دیگه آدم قبلی نیستن. جایگاه و تجربه و عقل و شیوه‌ی رفتار و نگاهشون به زندگی عوض شده.»

اسرار عمارت تابان، ۳۵۲ صفحه است که در قطع رقعی و با جلد شومیز و کاغذ سبک و با قیمت 59هزار تومان روانه‌ی بازار کتاب شده است. شمارگان این کتاب ۱۱۰۰ نسخه است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...