رمان ایرانی «قطعات گمشده» نوشته هادی معیری‌نژاد توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

قطعات گمشده هادی معیری‌نژاد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین «ادبیات ژانری» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

این‌کتاب پس از «هیتلر را من کشتم»، «ویلای مروارید» و «ساعت باران»، چهارمین اثر داستانی معیری‌نژاد است. ۳ کتاب پیشین این‌نویسنده هم در گروه ژانر معمایی جا دارند.

داستان «قطعات گمشده» درباره مردی به‌نام ماهان است که در مقطع دکترای رشته مطالعات اسکاندیناوی در دانشگاه اوپسالای سوئد تحصیل می‌کند و در خلال پژوهش‌هایش درباره اسطوره‌های موازی بین اسکاندیناوی و ایران پیش از اسلام، با پیرمردی عجیب و دخترش آشنا می‌شود. ماهان پس از مدتی متوجه می‌شود پیرمرد و دخترش نقش مرموزی در گذشته خودش و ایران داشته‌اند.

در ادامه داستان، پیرمرد با دانسته‌هایش درباره تمدن‌های باستانی و نظریه عجیبی که به‌نام «بازی آسمانی» دارد، تاثیر زیادی روی زندگی و تحقیقات ماهان می‌گذارد. در نتیجه این‌باور در ماهان شکل می‌گیرد که با تفکر در گذشته می‌توان آینده را تغییر داد. «قطعات گمشده‌» داستان تکه‌های از گذشته است که ناگهان پازل زندگی روزمره آدم‌ها را تکمیل می‌کنند و باعث شکل‌گرفتن تصویری می‌شوند که انسان فکرش را هم نمی‌کند.

این‌کتاب با ۱۸۴ صفحه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ..............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...