"فریدون حسن‌پور" با ارسال نامه‌ای به خبرگزاری فارس، انصراف خود را از کارگردانی فیلم سینمایی "پروین اعتصامی" به دلیل مسائل مالی اعلام کرد. 

کارگردان فیلم پروین استعفا داد!  فریدون حسن پور
   
"فریدون حسن‌پور" در یادداشتی که اختصاصا در اختیار خبرگزاری فارس قرارداد، ضمن اشاره به انصراف خود از کارگردانی فیلم زندگی "
پروین اعتصامی"، در این باره نوشته است: سه بار تا مرحله تولید فیلمی درباره زندگی پروین اعتصامی پیش رفتم و نشد. دیدم نمی‌شود تا با منابع مالی موجود فیلمی در خور و شأن و شخصیت پروین ساخت.

در ادامه این متن آمده است: بنابراین به احترام پروین از ساخت این فیلم منصرف شدم و لازم می‌دانم از تمامی دوستانی که در این مدت با بنده همکاری کردند، عذرخواهی کنم. مخصوصا بازیگرانی که ماه‌ها به احترام پروین به انتظارش نشستند.

بر این اساس، فریدون حسن‌پور از دو سال پیش، تحقیق و نگارش فیلمنامه "پروین اعتصامی" را شروع کرد و بارها فیلمنامه آن را بازنویسی کرد. قرار بود این کار را صداوسیما تهیه‌ کند و پروژه با طی مراحل مقدماتی به انتخاب بازیگر هم رسیده بود و "شقایق فراهانی" برای ایفای نقش "پروین" در نظر گرفته شده بود اما به دلیل بودجه اندکی که برای ساخت آن در نظرگرفته شد، حسن پور از ساخت آن منصرف شد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...