"عیش مدام؛ فلوبر و مادام بوواری" نوشته "ماریو بارگاس یوسا" با ترجمه عبدالله کوثری پس از دو سال انتظار، منتشر شد.

یوسا در این کتاب ما را با شخصیت و زندگی فلوبر و دیدگاه های ادبی و اجتماعی او آشنا می‌کند و گام به گام پنج سال تلاش توان فرسای این نویسنده را در آفرینش "مادام بوواری" - مهم‌ترین رمان او - پی می‌گیرد.

کتاب که با این عبارت "تنها راه تحمل هستی این است که در ادبیات غرقه شوی، همچنان که در عیشی مدام" آغاز می‌شود، ابعاد گوناگون رمان مادام بوواری را برای خواننده روشن می کند.

یوسا در بخش "ادبیات همچون مشارکت منفی در زندگی" می‌نویسد: امروزه داستان به گونه ای فزاینده و نگران کننده به سوی انشعاب به سوی دو شاخه ناهمسو گرائیده است؛ ادبیاتی برای عامه مردم که حرفه‌ای هایی با مهارتهای فنی متفاوت تولید می‌کنند و چنان که پیداست تنها هدفش این است که به شکلی مکانیکی درست مثل خط تولید کارخانه، آثاری بیرون بدهد که تکرار گذشته است، با اندکی آرایش برگرفته از مدرنیسم. از سوی دیگر ادبیات دخمه ها یا ادبیات تجربی و رمزآمیز است که پیشاپیش هر تلاشی را برای خوانندگان ادبیات نوع اول کنار نهاده و در عوض می کوشد معیارهای خود نهاده کمال هنری و تجربه ورزی بی پروا و خلاقیت در عرصه فرم را به قیمت انزوا و عزلت برآورده کند. در مواجهه با این مشکل وضع فلوبر برای ما آموزنده است. او در دوره‌ای می نوشت که رمان محبوب‌ترین قالب ادبی شده بود. با شکل گیری جامعه جدید برای نخستین بار این خطر پیش آمده بود که رسالت ادبی نویسنده به علت وابستگی او به صنعت اخته شود. فلوبر گویی این وضع را به گونه ای شهودی پیش چشم می دید و نگران آن بود. این نگرانی را در هراس بیمارگون او از انتشار نامه هایش می بینیم و نیز در حرف‌هایی که در بیشتر نامه‌هایش تکرار می شود...

به گزارش مهر، "عیش مدام؛ فلوبر و مادام بوواری" را از انتشارات نیلوفر در 2200 نسخه، 255 صفحه و با قیمت 3500 تومان منتشر نموده است.
 

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...