اولین عنوان از مجموعه فانتزی «زمین شکسته‌» با عنوان «فصل پنجم» [The Fifth Season] نوشته ان. کی. جمیسین [n. k. jemisin] با ترجمه مطهره اسلامی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

فصل پنجم [The Fifth Season]  ان. کی. جمیسین [n. k. jemisin]

به گزارش مهر، رمان «فصل پنجم» در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه هوگو شد. مجموعه «زمین شکسته» تنها سه‌گانه فانتزی است که هر سه کتابش در سه سال متوالی برنده جایزه هوگو شدند.

داستان این اثر علمی‌تخیلی حالت و فضایی آخرالزمانی دارد و در آغاز آن، سه اتفاق مهیب در یک روز رخ می‌دهد. ایسان، زنی که در شهری کوچک زندگی ساده‌ای داشته، در بازگشت به خانه درمی‌یابد که شوهرش، پسرش را کشته و دخترش را دزدیده است. از سویی دیگر بارگاه سانز، امپراتوری هزارساله تمدن بشری با اقدامی مشکوک به انتقام توسط یک مرد دیوانه از بین می‌رود و افراد زیادی کشته می‌شوند. اتفاق سوم هم این است که در قاره‌ای که آرامش نام دارد، شکافی عمیق و داغ و سرخ‌رنگ به وجود می‌آید که قلب زمین را پاره می‌کند و خاکستری به آسمان فوران می‌کند که قرن‌ها می‌تواند آسمان را تاریک کند.

در ادامه داستان، ایسان باید در این فضای تاریک و سخت، به دنبال آنچه از خانواده‌اش مانده سفر کند. بدون نور آفتاب و آب و غذای کافی، سرتاسر آرامش مستعد جنگ است، جنگی نه برای کشورگشایی و سلطه بلکه برای بقا در شب طولانی.

برای ایسان مهم نیست که دنیای اطرافش دارد تمام می‌شود چون او به پایان عادت دارد و اگر لازم باشد برای نجات دخترش، خودش به دنیا پایان خواهد داد…

این کتاب با ۴۷۲ صفحه و قیمت ۵۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...